[عيان دوزخ و جنت]
947-
«آن ز پايان ديد احمد بود كاو
ديد دوزخ را هم اينجا مو به مو
ديد عرش و كرسى و جنّات را
تا دريد او پرده غفلات را
مبتنى است بر خبر ذيل كه به وجوه مختلف روايت شده است:
مَا رَأَيْتُ في الْخَيْر وَ الشَّرِّ كَالْيَوْم إنَّهُ صُوِّرَت الْجَنَّةُ وَ النَّارُ حَتَّى رَأَيْتُهُمَا دُونَ الْحَائط[1].
مسند احمد، ج 3، ص 177، 217، 218، 254، 318، 353، ج 5، ص 137، 351 [ص 198 احاديث مثنوى]
[قصه محمود و هندو پسر]
948-
«آنچه گفتم از غلطهات اى عزيز
هم بر اين بشنو دَم از عطار نيز
رحمةُ اللّه عَلَيْه گفته است
ذكر شه محمود غازى سُفته است
مأخذ آن حكايت ذيل است از مصيبت نامه عطار:
لشكر محمود نيرو يافتند
در ظفر يك طفل هندو يافتند
طرفه شكلى داشت آن طفل سياه
از ملاحت فتنه او شد سياه
آخرش بردند پيش شهريار
عاشق او گشت شاه نامدار
[1] - هيچ گاه مانند امروز، خير و شر را نديدهام. من صورتى از بهشت و جهنم را بى بىهيچ مانعى ملاحظه كردم.