كه سيوطى آن را با مختصر تفاوت در اللآلى المصنوعة، ج 2، ص 264 نقل
كرده و از موضوعات شمرده است.
[ص 198 احاديث مثنوى]
[وسوسه پرواز]
946-
«پر
مساز از كاغذ و از كُه مَپَر
كاندر اين سودا بسى رفته است سر
ظاهراً اشاره باشد به حكايتى كه ياقوت از اسماعيل بن حمّاد جوهرى
مؤلف صحاح و لغوى مشهور و تصميم او بر پرواز به وسيله اختراع ناقص خود نقل كرده و
آن حكايت اين است:
معجم الادباء، طبع مصر، ج 6، ص 157 [ص 205 قصص مثنوى]
[1] - خداوند حكمت را به گونهاى بر زبان موعظهگران
جارى مىكند كه درخور فهم شنوندگان باشد.
[2] - كسى كه مىخواهد با خدا بنشيند با اهل تصوف
بنشيند.( حديث جعلى و غير معتبر است).
[3] - جوهرى( كه براى پرواز در آسمان) وسوسه شده بود يك
روز به مسجد جامع قديم نيشابور رفت. و از پشت بام خطاب به مردم گفت من براى دنيا
دست به كارى بىسابقه زدهام( شايد منظورش كارهاى علمى و ادبى اوست). و اينك
مىخواهم براى آخرت دست به عمل بىسابقه ديگرى بزنم. آن گاه دو لنگه درى را به دو
طرف خود بست و آنها را با طناب محكم كرد و با صعود به بلندترين نقطه به گمان اين
كه مىتواند پرواز كند پريد. چند لحظه بعد به زمين افتاد و جان بداد.