[نفس من دشمنترين دشمنان]
752-
من كه خصمم هم منم اندر گريز
تا ابد كار من آمد خيز خيز
مستفاد است از مضمون حديثى كه در ذيل شماره [65] و شماره [107] ذكر كرديم.
[ص 154 احاديث مثنوى]
[گفت احمد 6 فقر من فخر من است]
753-
فقر فخرى را فنا پيرايه شد
چون زبانه شمع او بىسايه شد
به حديث مذكور در ذيل شماره [174] اشاره است.
[ «قطره مىباريد و بالا ابرنى»]
754-
آنچنان كاندر صباح روشنى
قطره مىباريد و بالا ابر، نى
اشاره به قصهاى است كه در دفتر اول [رديف 161] نقل شده است.
[صص 23 و 162 قصص مثنوى]
[انتخاب فقر فخر است و غنا]
755-
فقر فخرى بهر آن آمد سنى
تا ز طمّاعان گريزم در غنى
اشاره است به خبرى كه در ذيل شماره [174] مذكور شد.
[ص 155 احاديث مثنوى]
[پير در هر قوم باشد چون نبى]
756-
كاو نبىّ وقت خويش است اى مريد
تا ازو نور نبى آيد پديد