و در تفسير ابو الفتوح (ج 2، ص 416) اين حكايت چنين آمده است:
هود و قومش به صحرا آمدند و حظيرهاى ساختند از گل. آن باد كه به
ايشان رسيدى نرم شدى و نسيمى گشتى با راحت. و چون به عاد رسيدى چنان سخت شدى كه
شتر با هودج و مردم در او نشسته بر گرفتى. و بر هوا بردى و بر زمين زدى و هلاك
كردى.
اين مطلب در دفتر ششم ص 604 و ص 667 [6/ 2191 و 4815] مكرر شده است.
[ص 10 قصص مثنوى]
[1] - حضرت هود( ع) و پيروانش[ هنگام بادهاى شديد] به
جايگاهى( كه ساخته بودند) پناه مىبردند. در نتيجه وقتى باد مىوزيد پوستشان را
نوازش مىداد و برايشان لذتبخش بود. اما همين باد وقتى به قوم عصيانگر عاد مىوزيد
آنها را از جا مىكند و به بالا مىبرد و به تخته سنگها مىكوبيد. قوم عاد اين
چنين به هلاكت رسيدند.