[هست دلهاى شكسته]
47-
«فهم و خاطر تيز كردن نيست راه
جز شكسته مىنگيرد فضل شاه
... مصراع دوم ناظر است به حديث:
«أَنَا عنْدَ الْمُنْكَسرَة قُلُوبُهُم»[1]. [1]
المنهج القوي طبع مصر ج 1 ص 139 [ص شرح مثنوي 232]
[هان مزن تهمت]
48-
«گر امينم متهم نبود امين
گر بگويم آسمان را من زمين [2]
مبتنى است بر حديث نبوي:
لَيْسَ لَكَ أَنْ تَتَّهمَ مَن قَدْ ائْتَمَنْتَهُ»[2]
و نظير آن روايت شده از حضرت جعفر بن محمد الصادق 7
«لَيْسَ لَكَ أَنْ تَأْتَمنَ من خانك وَ لَا تَتَّهمَ مَن ائْتَمَنْتَ»[3]
فصل الخطاب طبع تهران ص 1192 [ص 251 شرح مثنوي]
[حق شناس است آن كه شد عترت شناس]
49-
«ما چو چنگيم و تو زخمه مىزنى
زارى از ما نه، تو زارى مىكنى
ما چو ناييم و نوا در ما ز توست
ما چو كوهيم و صَدا در ما ز توست
ما چو شطرنجيم اندر برد و مات
برد و مات ما ز توست اى خوش صفات
... احاديثى درباره مقام روحانى و نورانيت ائمّه عليهم السّلام وارد است از قبيل:
______________________________ [1] منية المريد صفحه 123
[2] مبتنى است بر حديث ذيل:
«عَنْ أَبي عَبْد اللَّه عَلَيْه السَّلامُ قَالَ: لَيْسَ لَكَ أَنْ تَتَّهمَ مَن ائْتَمَنْتَهُ وَ لَا تَأْتَمنَ الْخَائنَ وَ قَدْ جَرَّبْتَهُ» (1)
الكافي جلد 5 صفحه 298 (1) از امام صادق 7 نقل شده است كه: روا نيست به كسى كه امينش دانستهاى تهمت بزنى و كسى را كه به تو خيانت كرده است امينش بدانى.
[1] - خداوند فرموده است: من نزد دلهايى هستم كه شكسته و خاضع شدهاند.
[2] - روا نيست به كسى كه امينش دانستهاى تهمت بزنى.
[3] - كسى را كه به تو خيانت كرده است امينش مدان. به كسى هم كه امينش دانستهاى تهمت نزن.