[بهر خالق شد «اعاده» سهلتر]
416-
«آنچنان كز نيست در هست آمدى
هين بگو چون آمدى مست آمدى
مقتبس است از مضمون گفته مولاى متقيان على- 7-:
عَجبتُ لمَن أَنْكَرَ النَّشأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشأَةَ الْأُولَى[1].
نهج البلاغه، 491، ح 126، و غرر الحكم ص 168، ربيع الابرار، باب التعجب و ذكر العجائب.
و نظير آن اين گفته هم از مولاى متقيان است:
إنْ لَم تَعلَم من أَيْنَ جئتَ لَم تَعلَم إلَى أَيْنَ تَذهَبُ[2].
شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 292 ح 343.
[ص 76 احاديث مثنوى]
[گشت كنعان دشمن نوح و نجات/ عضو فاسد قطع گردد از بدن]
417-
«همچو كنعان كاشنا مىكرد او
كه نخواهم كشتى نوح عدو
اشاره است به روايتى كه مفسرين در ذيل آيه شريفه: وَ نادى نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ فِي مَعْزِلٍ
[1] - از كسى تعجب مىكنم كه زندگى پس از مرگ را انكار مىكند در حالى كه به وجود آمدنش را از عدم در همين دنيا مىبيند!
[2] - اگر ندانى از كجا آمدهاى نخواهى دانست به كجا خواهى رفت.