responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 241

[ضاله مؤمن هميشه حكمت است‌]

378-

«پس چو حكمت ضاله مؤمن بود

آن ز هر كه بشنود موقن بود

مستند آن در ذيل شماره (309) مذكور است. [1] [ص 70 احاديث مثنوى‌]

[كرد تصديق مسيح، يحياى پاك‌]

379-

«مادر يحيى كجا ديدش كه تا

گويد او را اين سخن در ماجرا

مأخذ آن روايت ذيل است:

يَحيَى اوَّلُ مَن آمَنَ بعيسَى وَ صَدَّقَهُ وَ ذَلكَ ان امَّهُ كَانَت حَاملَة به فَاستَقبَلَتهَا مَريَمُ وَ قَد حَمَلَت بعيسَى فَقَالَت لَهَا امُّ يَحيَى يَا مَريَمُ أَ حَاملٌ انتَ فَقَالَت لمَا ذَا تَقُولينَ هَذَا قَالَت انِّى ارَى مَا فى بَطنى يَسجُدُ لمَا فى بَطنك فَذَلكَ تَصديقُهُ لَهُ وَ ايمَانه به‌[1].

قصص الانبياء ثعلبى، ص 317 و 324- نيز رجوع كنيد به: تفسير طبرى، ج 3، ص 157 [ص 82 قصص مثنوى‌]

[داستان احول و ديدار ماه‌]

380-

«گر بگويى احولى را، مَه يكى است‌

گويدت اين دو است در وحدت شكى است‌

ظاهراً مأخوذ است از اين قطعه:

پسرى احول از پدر پرسيد

كاى حديث تو بسته را چو كليد

گفتى احول يكى دو بيند چون‌

من نبينم از آنچه هست فزون‌

______________________________ [1] اشاره است به حديث:

الْحكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمن فَحَيْثُمَا وَجَدَ أَحَدُكُمْ ضَالَّتَهُ فَلْيَأْخُذْهَا

كافى ج 8 ص 167.

حكمت، گم شده مؤمن است پس هر وقت هر يك از شما گم شده خود را يافت آن را بستاند.

الْحكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمن فَحَيْثُ وَجَدَهَا فَهُوَ احَقُّ بها (1).

كه در جامع صغير، ج 2، ص 97 و با حذف ذيل روايت در كنوز الحقائق، ص 58 جزء احاديث نبوى و در نهج البلاغه ص 481 ح 80 بدين صورت آمده است:

الْحكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمن فَخُذ الْحكْمَةَ وَ لَوْ منْ اهْل النِّفَاق (2).

نهج البلاغه ص 481 و شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 229 و خصائص الأئمة ص 94 [ص 56 احاديث مثنوى‌] به امير مؤمنان على- 7- منسوب است.

(1) حكمت، گم شده مؤمن است و اولويّت براى تملك آن- هر جا كه پيدا شود- با اوست.

(2) حكمت گم شده مؤمن است. آن را هر چند نزد منافقان باشد به دست آورد.


[1] - اولين كسى كه به حضرت عيسى( ع) ايمان آورد و نبوتش را تصديق كرد يحيى( ع) است. تفصيلش اين است كه مادر يحيى هنگامى كه به وى باردار بود به ديدار مريم مى‌رفت. در آن زمان مريم نيز به عيسى( ع) آبستن بود. يك روز به مريم گفت تو هم باردار هستى؟ پرسيد براى چه؟ مادر يحيى گفت براى اين كه احساس مى‌كنم آنچه من در شكم دارم به آنچه تو در شكم دارى سجده مى‌كند.

بنا بر اين اولين ايمان آورنده و تصديق كننده حضرت عيسى يحيى بوده است.

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 241
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست