خطى متعلق به كتاب خانه ملى ملك، مكتوب در 22 جمادى الآخره، سنه 600 [ص 72 قصص مثنوى]
[پاره پيهى اى عجب بيند جهان!]
341-
«از دو پاره پيه اين نور روان
موج نورش مىزند بر آسمان
مستفاد است از گفته مولاى متقيان على- 7-: [1]
اعجَبُوا لهذَا الانسَان يَنظُرُ بشَحمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بلَحمٍ وَ يَسمَعُ بعَظمٍ وَ يَتَنَفَّسُ من خَرمٍ[1].
شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 244 و در ربيع الابرار، باب ذكر اللّه و الدّعاء بدين صورت به ابن سمّاك نسبت داده شده است:
تَبَارَكَ مَن خَلَقَكَ فَجَعَلَكَ تَنظُرُ بشَحمٍ وَ تَسمَعُ بعَظمٍ وَ تَنطقُ بلَحمٍ[2].
[ص 63 احاديث مثنوى]
______________________________ [1] نهج البلاغه، ص 470 ح 8، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 103 ح 8 غرر الحكم ص 83 ح 1320
[1] - شگفتا به اين انسان! با تكهاى پيه مىبيند، با تكهاى گوشت تكلم مىكند، با استخوانى مىشنود و از سوراخى نفس مىكشد!
[2] - مبارك است آن خدايى كه تو را خلق كرد و به گونهاى آفريد كه با تكهاى پيه مىبينى و با تكهاى استخوان مىشنوى و با تكهاى گوشت سخن مىگويى!