قصص الانبياء ثعلبى، ص 36 و نظير آن اين حكايت است كه در البيان و
التبيين، جلد 3، ص 101 و در كتاب تلبيس ابليس، ص 138 با مختصر اختلافى در عبارت
ديده مىشود:
امام باقر 7 مىفرمايند: هنگامى كه بهشتيان وارد بهشت
مىشوند از يكديگر مىپرسند مگر پروردگار ما وعده نكرده بود كه همه ما بر آتش جهنم
وارد شويم (گذر كنيم) در پاسخ گويند: شما بر آن وارد شديد در حالى كه خاموش بود.
[1] - همين كه عدهاى به درهاى بهشت نزديك مىشوند
مىگويند چرا در مسيرمان به آتش جهنّم- آن طور كه خدا مقرر كرده است- برنخورديم؟
در پاسخشان گفته مىشود شما از درون آتش گذر كرديد. اما آتش بر شما سرد شد.
[2] - آوردهاند كه مردى روزى هزار مرتبه شيطان را لعنت
مىكرد. اتفاقاً روزى خوابيده بود كه تازهواردى وى را بيدار كرد و گفت برخيز كه
ديوار در حال فرو ريختن است. پرسيد تو كه هستى كه براى من اين چنين دل سوزى
مىكنى؟
گفت شيطانم! پرسيد چگونه ممكن
است. در حالى كه من روزى هزار بار تو را لعنت مىكنم. شيطان گفت من از مقام والاى
شهيدان در نزد خدا خبر دارم ترسيدم از اين كه( با فرو ريختن اين ديوار كشته شوى و)
به آنان بپيوندى آن گاه به مقامى كه ايشان رسيدهاند تو نيز برسى!