و اين خبر در مجموعه امثال از شخصى به نام محمد بن محمود كه از علما
و ادباى عصر خويش بوده و به زبان تازى شعر نيكو مىسروده است جزء احاديث نبوى
مذكور است.
و نسخه خطى اين كتاب كه در روز شنبه 27 رجب سال 575 نوشته شده متعلق
است به دانشمند محترم آقاى جلال همايى استاد فاضل دانشگاه تهران.
[ص 43 احاديث مثنوى]
[در دل مؤمن شود حكمت مقيم]
263-
«پس
كلام پاك در دلهاى كور
مىنپايد مىرود تا اصل نور
مناسب است با سخن مولاى متقيان على- 7 [4]
خُذ الْحكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ فَإنَّ الْحكْمَةَ تَكُونُ في صَدْر
الْمُنَافق فَتَلَجْلَجُ في صَدْره حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إلَى صَوَاحبهَا في
صَدْر الْمُؤْمن الَّذينَ يَصْلُحُونَ إذَا فَسَدَ النَّاسُ[3].
ربيع الابرار، باب العلم و الحكمة، شرح
______________________________
[1] مقتبس است از مضمون حديث ذيل:
جامع صغير، ج 1، ص 96 و فتوحات مكيَّة، ج 2، ص 81 [ص 6 احاديث
مثنوى] (1) خداى متعال، خلق را در حالى كه همه جا ظلمت بود آفريد. سپس نورش را بر
آنان تابانيد. از آن نور به هر كس رسيد هدايت شد و به هر كس نرسيد به گم راهى
افتاد.
رسول خدا 6 براى سخنرانى ايستاد و فرمود: اى
مردم، بپرهيزيد از خَضْرَاءَ الدِّمَن، پرسيدند: خَضْرَاءَ الدِّمَن چيست؟! فرمود:
زن زيباروى از خانوادهاى بد.
[3] و شبيه بدان روايت ذيل است از مجموعه ورام ج 2 ص 17:
[2] - نعمتى كه از سوى جاهل عطا شود همچون گل روييده در
مزبله است.
( ارزش و اصالت ندارد.)
[3] - حكمت را از هر جا كه بود به دست آور( حتّى از
منافق)، زيرا حكمت در سينه منافق بىقرار است و سرانجام او را رها كرده و در سينه
مؤمن، كه جايگاه واقعى اوست، مستقر مستقر مىشود.