اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 563
حسن بصرى
مىگويد: ناقهاى مانند ديگر ناقهها بوده است و وجه اعجازش در اين بوده كه تمامى
آب اشاميدنى آن منطقه را در يك روز مىنوشيد.[1]
اين
بود آنچه درباره اين ناقه استثنايى مىتوان به آن اطمينان داشت و در قرآن آمده
بود، اما خداوند چطور آن را پديد آورد و چگونه اين ناقه آزادانه و بدون آنكه آسيبى
بيند، در زمين چرا مىكرد و چرا آب، ميان او و مردم تقسيم مىشد و حال آنكه چنان
كه قرآن اشاره دارد، در آنجا آب فراوانى وجود داشت؟[2]
چكيده
سخن شيخ محمّد عبده در اين باره آن است كه مجموع آيات بر اين دلالت دارد كه نشانه
الهى درباره ناقه آن بود كه هيچ فردى به آن آزار نرسانَد و مانع خوردن و آشاميدن
وى نشود و زمان كمبود آب، آبهاى قوم ثمود ميان آنان و ناقه قسمت شود. بنابراين يك
روز آنها مىنوشيدند و يك روز شتر. روايت شده است كه روزى كه نوبت شتر بود، مردم
به جاى آب، از شير فراوان او كه خود معجزهاى الهى بود، مىنوشيدند.
شايد
آنچه قسمت مىشد، آبى بود كه آشاميدن مردم بود، نه آبى كه با آن زمين را آبيارى
مىكردند يا دامها مىنوشيدند. شاهد آن، اين است كه «ماء» در سوره قمر با لام عهد
تعريف آمده است: «وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ».
در حديث است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله و مسلمانان در غزوه تبوك از ديار
قوم صالح گذر كردند و پيامبر صلى الله عليه و آله چاهى را كه آن ناقه از آن
مىنوشيد، به مسلمانان نشان داد و به آنان دستور داد كه از آن چاه بنوشند و ديگر
آبهايى را كه برداشته بودند، بريزند. عالمان گفتهاند كه پيامبر از طريق وحى آگاه
شده بود.[3]
[2] .« أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ، فِي
جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ»؛ آيا شما را در آنچه
اينجا داريد، آسوده رها مىكند و در باغها و در كنار چشمه ساران و كشتزارها و
نخلهايى كه شكوفههايشان لطيف است؟( شعراء/ 146- 148).
[3] . بنگريد به: تفسير المنار، 8/ 502- 503. اين تفسير
بر رواياتى كه درباره ويژگيهاى ناقه و بچه آن- آمده است و نشانههاى جعلى بودن
آنها هويداست، خط بطلان كشيده است. اين حديث را بخارى در صحيح خود، كتاب انبياء،
4/ 181، باب« آنچه درباره ثمود وارد شده» آورده است.
اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 563