اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 336
است كه آنچه
در دو سوره دخان و قدر آمده، به معناى نزول تقدير و توزيع آن است، نه اصل تقدير؛
زيرا خداوند به علم ازلىِ خويش، تقدير همه امور و مجارى آن را مىداند، ولى در شب
قدر آنچه مربوط به يكسال است را نازل مىكند و در اختيار امام عصر عليه السلام
قرار مىدهد؛ لذا از يك سو تقدير ازلى است نسبت به هستى و از سوى ديگر، تقدير شب
قدر است نسبت به يك سال. با اين توضيح، جايى براى طرح شبهه تناقض ميان آيات ياد
شده باقى نمىماند.
زمان
تقدير امور و سازگارى يا ناسازگارى آن با اختيار
پرسش:
آيه شريفه «فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ»[1] بر
اين نكته دلالت دارد كه تقدير امور در شب قدر هر سال صورت مىگيرد و مفاد شمارى از
روايات نيز همين معنى است كه آنچه طى يك سال رخ مىدهد، در شب قدر همان سال مقدّر
شده است؛ حال آنكه اكثر آيات و روايات بيانگر تقدير ازلى است و دلالت بر اين معنى
دارد كه آنچه در جهان هستى رخ مىدهد، با آنچه در لوح محفوظ مقدّر شده، هماهنگى
كامل دارد و تخلّفناپذير است؛ چنانكه دو آيه زير نيز در معناى ياد شده ظهور
دارد: «ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ
إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها»[2]، «وَ
ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتابٍ»[3].
افزون
بر آن، ظاهر آيات ياد شده به گونهاى است كه گويى به دليل مقدّر بودن همه رخدادهاى
جهان، انسان را در برابر آنچه انجام مىدهد، مسئول و پاسخگو نمىداند؛ زيرا براساس
معناى مذكور، انسان در تحقّق كارهايش هيچ نقشى ندارد و در انجام آن مجبور است و
اين معنى با مفاد آيات ديگر ناسازگار است؛ از جمله آيه «وَ
كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ
الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً»[4].