اسم الکتاب : نقد شبهات پيرامون قرآن كريم المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 125
نشانهاى از
نشانههاى خداوند است، پس ديگر چه جاى شگفتى؟
با
همه اينها هيچ يك از اصحاب اناجيل نكته قابل توجهى از باردارى مريم جز آنچه به
اختصار در انجيل متى (باب اول: 18) و لوقا (باب اول، 27- 32) آمده نگفتهاند.
عيسى
در آغاز عمر با دانشمندان مناظره مىكند
در
انجيل برنابا- پس از عبارتى كه درباره بازگشتن عيسى و مريم به اورشليم آورديم-
آمده است: «پس رفتند تا ساكن شوند در ناصره. پس باليد كودك در نعمت و حكمت پيش خدا
و مردم. و چون رسيد يسوع به سنّ دوازده سال روان شد با مريم و يوسف به سوى اورشليم
تا سجده كند آنجا برحسب شريعت پروردگار كه نوشته شده در كتاب موسى. و چون تمام شد
نمازهايشان برگشتند پس از آن كه گم كردند يسوع را زيرا كه ايشان گمان كردند كه او
به وطن بازگشته با اقرباى ايشان. و از اين رو مريم با يوسف بازگشتند به اورشليم.
سراغ مىنمودند يسوع را ميان خويشان و همسايگان. و در روز سوم يافتند طفل را در
هيكل ميانه علماء كه محاجّه مىفرمود با ايشان در امر ناموس. و به عجب درآورد هركس
را به سؤالها و جوابهاى خود كه مىگفت. چگونه داده شده است مثل اين علم را و حال آن
كه او تازه جوان است و خواندن را نياموخته. پس ملامت نمود او را مريم و گفت اى
فرزند چه كارى بود كه به ما كردى پس به تحقيق كه سراغ نمودهايم تو را من و پدرت
سه روز و ما غمگين بوديم. پس جواب داد يسوع:
آيا
نمىدانى كه خدمت به خداى واجب است كه مقدم داشته شود بر پدر و مادر. پس يسوع نزول
نمود با مادر خود و يوسف در ناصره. و بود مطيع ايشان را به تواضع و احترام.»[1]
شايد
منظور از سخن گفتن عيسى با مردم در خردى و بزرگى (در گهواره و ميانسالى) كه در
قرآن آمده همين باشد.