responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 96

شده است. حالا قدما (مانند) معمر بن عباد سلمى متوفى 228 كه از سران معتزله است، در كتاب مقالات اسلاميين، ابوالحسن اشعرى به او نسبت داده كه ايشان منكر است كه اين الفاظ كلام خدا باشد. اين انكار روى مبناى ديگرى است، يعنى اين‌ها اساسا كلام را قديم مى‌دانند و چون قرآن كلام حادث است، پس قائم به خدا نيست؛ مثلا مى‌گويند: آن‌كه با موسى صحبت كرد، شجره بود، نه خدا. كلامى كه از جانب خدا با پيامبران رد و بدل مى‌شود، به اين نحو نيست كه همان‌طور كه ممكن است خداوند كلامى را در شجره ايجاد كند، ممكن است كلامى را در انسان ايجاد كند. اين تصور بر مبناى قديم از كلام استوار است. در حالى كه كلام از صفات فعل خداست، بنابراين نمى‌تواند قديم باشد. ما ريشه‌يابى كرديم كه ببينيم ايشان چه مى‌گويد؟ ديديم كه آنان اين مطلب را آن‌گونه كه آن‌ها نسبت مى‌دهند نمى‌خواهد بگويد كه الفاظ از صنع پيامبر است. ايشان مى‌خواهد بگويد درخت خودش كه الفاظ نساخت؛ اين الفاظ را خدا در درخت خلق كرد كه اين درخت با موسى سخن گفت. معنايش اين نيست كه الفاظ را درخت خلق كرده باشد، وى مى‌خواهد بگويد: تكلم كه يك امر حادثى است با ذات پروردگار سازش ندارد، پس آنچه كه مربوط به ذات پروردگار است، اين است كه اين اشياء را خلق مى‌كند، يعنى كلام را در هر چيزى كه هست گاهى در كوه، گاهى در درخت و گاهى در يك انسان است؛ اما اين الفاظ مال خود خداست. ايشان نمى‌خواهد بگويد اين الفاظ ساخته پيامبر است. اين دو مطلب است. امروزى‌ها اين شبهه را با هدف خاصى كه در همين سخنان تبيين مى‌شود، بيان مى‌كنند.

استدلال‌هاى ابوزيد در اثبات «وحيانى نبودن ساختار قرآن»

استدلال اول‌

ابوزيد به قصه وحى به مادر حضرت موسى استدلال مى‌كند و مى‌گويد: وحى به مادر موسى چه بوده؟ مسلما الهام بوده است؛ وحى بر پيامبر ما هم همين‌گونه است. مادر حضرت موسى آن‌وقت كه متحير شد كه با اين بچه چه كند، ناگاه اين فكر به ذهنش خطور كرد كه راهش اين است كه در سبدى- چنان‌كه در تورات آمده- بزرگ، لباس بگذارد و بچه را درون سبد بگذارد و سبد را روى آب رها كند يا به تعبير قرآن در «تابوت» قرار دهد كه همان صندوقچه است، يعنى اين فكر به ذهنش رسيد كه چنين كارى بكند و بهترين كار هم بود. اين افكار ناگهانى كه گاهى هم راه گشاست، اين‌ها نوعا الهام است؛ يعنى از جاى ديگر است. پس‌

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 96
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست