فرق الهام و
وحى رسالى اين است كه در وحى رسالى همان وقت كه وحى مىشود، پيامبر، هم مىداند كه
از كجاست و هم برايش روشن است، ملكوت سماوات را به عيان مىببيند. از اين رو فرق
نگذاشتن بين اقسام وحى، بعضى از شبهات را به وجود مىآورد؛ البته بعضى از شبهات هم
به سبب قبول نداشتن وحى است.
بصيرت
و آرامش
پيامبر
اسلام صلى الله عليه و آله و سلم مانند همهى پيامبران، با بصيرتى كامل و قلبى
آگاه و روشن، با آرامش خاطر با وحى روبهرو مىشد. افسانه غرانيق و رقه بن نوفل
مبتنى بر اين است كه پيامبر وقتى با وحى روبهرو شد، ترسيد و لرزيد و مىخواست
خودش را از كوه به پائين بيندازد. به خديجه گفت: من در تمام عمرم از چيزى كه ترس
داشتم ديوانگى بود ... در حالى كه در آن موقع حساس، پيامبر نبايد دچار چنين شكى شود.
خدا به موسى مىگويد: إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ
أَدُلُّكُمْ عَلى مَنْ يَكْفُلُهُ فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ
عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْناكَ مِنَ الْغَمِّ وَ
فَتَنَّاكَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلى
قَدَرٍ يا مُوسى (طه/ 40) «آنگاه كه خواهر تو مىرفت و مىگفت: آيا شما را بر كسى
كه عهدهدار او گردد دلالت كنم؟ پس تو را به سوى مادرت بازگردانيديم تا ديدهاش
روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را كُشتى و [ما] تو را از اندوه رهانيديم و تو
را بارها آزموديم و سالى چند در ميان اهل «مَدْيَن» ماندى، سپس اى موسى در زمان
مقدر [و مقتضى] آمد.»
خداوند
پيامبرش را از قبل آماده مىسازد و تربيت مىكند. بنابراين، پيامبر با آرامش خاطر
به استقبال وحى رفت، در آن هنگام واهمهاى از خود نشان نداد؛ زيرا آمادگى كامل را
از پيش براى اين ديدار مبارك در خود فراهم ساخته بود. خداوند او را براى پيامبرى
انتخاب نمىكند مگر آنكه درون او را پاك و خرد او را تابناك ساخته باشد و در
تعليم و تربيت او كمال عنايت را روا داشته باشد و او را به اسرار ملكوت و راز هستى
و بقاء آشنا كرده باشد و نيز از رابطه دو جهان مادى و مافوق مادى كاملا آگاه نموده
باشد و بدين سان او را براى قيام به امر مهم سفارت الهى آماده كرده باشد. خداوند
خطاب به پيامبر مىفرمايد: وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ
فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ
(طور/ 48) «و در برابر دستور پروردگارت شكيبايى پيشه كن كه تو خود در حمايت مايى و
هنگامى كه [از خواب] بر مىخيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى.»