حسين را با
نام فراخواند و فرمود: «اينان اهل من هستند.» (مسلم، بى تا ج 7، ص 121) اين اهتمام
ويژه پيامبر، دغدغه ايشان براى ثبوت و تأكيد و رسوخ اين اصطلاح در بين مسلمانان را
مىرساند. حضرت رسول با پىگيرى مستمر اين شيوه، قصد ابهام زدايى از اين مسأله را
داشتند تا مسلمانان در اينباره دچار ترديد نشوند.
امام
صادق عليه السلام مىفرمايد: «اگر رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم سكوت
مىكرد و اهل خود را مشخص نمىساخت، آل عباس و آل عقيل و خيلىهاى ديگر آن را ادعا
مىكردند، اما خداوند در كتابش جمله إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ
لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً را
نازل كرد و على، حسن، حسين و فاطمه عليهم السلام تأويل اين آيه بودند. از اين رو
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در خانه ام سلمه، دست آنان را گرفت و زير كساء
برد و گفت: «پروردگارا، هر نبى را ثقل و اهلى است و اينان ثقل و اهل من هستند.»
(فرات كوفى، 1410 ق، ص 110 و 111)
افزون
بر اين، در بسيارى از گزارشهاى روايى، همسران پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
از دايره اين واژه خارج شدهاند. اين روايات تصريح مىكنند كه حضرت رسول در تبيين
اصطلاح اهل بيت، از ورود عايشه، ام سلمه و ساير همسران خود در زمره اهل بيت
جلوگيرى كرد. براى نمونه زينب قصد رفتن در زير كساء اهلبيت را داشت، اما پيامبر
مانع از آن شد و فرمود: «در جايت بايست كه به خواست خدا بر خير هستى.» (حسكانى،
1411 ق، ج 2، ص 53) ام سلمه نيز از پيامبر در اينباره پرسيد كه حضرت فرمود: «در
جاى خودت باش و تو به خواست خدا، برخيرهستى. (سيوطى، 1404 ق، ج 5، ص 198) در گزارش
ديگرى آمده است كه عايشه از پيامبر پرسيد: «آيا من از اهل بيت تو هستم؟» پيامبر
فرمود: «كنار بايست كه تو بر خير هستى.» (ثعلبى نيشابورى، 1422 ق، ج 8، ص 43)
اين
دسته روايات، صحت روايات شمول جمله تطهير نسبت به همسران پيامبر را با مشكلى جدى
روبهرو مىسازد و آنها را از درجه اعتبار ساقط مىكند. طحاوى (متوفاى 321 ق) به
چندين طريق از امّ سلمه نقل مىكند كه جريان حديث كساء در خانه من اتفاق افتاد و
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خانواده على عليه السلام را زير كساء گرد آورد و
جمله تطهير را در حق آنان خواند، سپس من از پيامبر پرسيدم كه آيا من از اهل بيت
هستم؟ پيامبر فرمود: «كنار بايست كه بر خير هستى.» طحاوى (متوفاى 321 ق) پس از نقل
روايتهاى مانع مىگويد: «اين روايتها نشان