آيات
قبل قرار دارد. او بعد از ذكر اقوال مختلفى در خصوص تفسير اين آيه و نقد و بررسى
آنها، به اين نكته اشاره مىكند كه چنانچه حتى سياق يكسانى بر آيات حاكم باشد،
روايات قطعى، آن را از بين مىبرد. ايشان روايات فراوانى را از شيعه و سنى نقل
مىكند كه آيه فوق اختصاص به پنج تن دارد. علامه در جواب به اين پرسش كه چگونه
سياق آيه را به خاطر روايت كنار مىنهد، اينگونه به ذكر سؤال و جواب آن
مىپردازد: اين روايات بايد به خاطر ناسازگارىشان با صريح قرآن طرح شوند، چون
روايت هر قدر هم صحيح باشد، وقتى پذيرفته است كه با نص قرآن منافات نداشته باشد و
روايات مذكور خلاف قرآن است؛ براى اينكه آيات مورد بحث، دنبال آياتى قرار دارد كه
خطاب در همه آنها متوجه همسران رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است. پس بايد
خطاب در اين آيه نيز خطاب به ايشان باشد. مؤلف الميزان از اشكال فوق اينگونه پاسخ
مىدهد:
همه
حرفها در همين است كه آيا آيت مورد بحث متصل به آن آيات و تتمه آنهاست يا نه؟
چون رواياتى كه به آن اشاره شد، همين را منكر است و آيه مورد بحث به تنهايى و در
يك واقعه جداگانه نازل شده است و حتى در بين اين هفتاد روايت، يك روايت هم وجود
ندارد كه بگويد آيه شريفه دنبال آيات مربوط به همسران رسول خدا صلى الله عليه و
آله و سلم نازل شده است و حتى احدى هم از مفسرين اين حرف را نزدهاند. حتى آنها
هم كه گفتهاند آيه مورد بحث مخصوص همسران رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم
است، مانند عكرمه و عروه، نگفتهاند كه اين آيه در ضمن آيات نازل شده است. پس آيه
مورد بحث از جهت نزول جزو آيات مربوط به همسران رسول خدا صلى الله عليه و آله و
سلم و متصل به آن نيست. (طباطبايى، ج 16، ص 462)
ب-
ديدگاه اولويت دلالت سياق بر دلالت وضعى
به
نظر مىرسد، نمىتوان به صورت مطلق پذيرفت كه ظهور سياقى بر ظهور لفظى و وضعى مقدم
نمىشود. چراكه اين ديدگاه علاوه بر تضادش با ديدگاه مخالف خود، با دلالتهايى از
قبيل دلالت مجاز، دلالت اقتضاء و دلالت تنبيه در تضاد خواهد بود؛ با اين بيان كه
اگر دلالت لفظى و ظهور وضعى جملهاى بر معنايى دلالت كرد، ولى دلالت اقتضائى آن-
كه بر مبناى تقسيم بندى مرحوم مظفر و ديگران از مصاديق دلالت سياقى شمرده مىشود-
بر معناى ديگر دلالت نمود و صحت و صدق كلام بر آن متوقف بود، كدام يك مقدم مىشود؟