responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 49

آيه‌اى در اين زمينه نداريم. البته مى‌شود از بعضى آيات استشعار كرد، ولى دليل محكمى نمى‌تواند باشد، يعنى اگر ما روايات را نداشتيم، به اتكاء آن آيه شايد نمى‌توانستيم بگوييم كه قرآن بطن دارد. عمده دليل روايات است. پس براى چيستى باطن قرآن و ماهيت باطن قرآن هم بايد به روايات مراجعه كنيم. يكى از خصوصيات چنان‌كه آقاى رشاد اشاره كردند، اين است كه از روايات به دست مى‌آيد، هر آيه‌اى از آيات قرآن بطن دارد. آيا ما با اين نظريه مى‌توانيم براى تك تك آيات قرآن يك معناى باطنى بيان كنيم؟ مثلًا فرض كنيد «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» اين معناى بطنى جداگانه‌اى دارد؟ «اللَّهُ الصَّمَدُ» معناى بطنى جداگانه‌اى؟ تك تك آيات، مى‌شود بطن داشته باشند؟ يك خصوصيت ديگرى كه در روايات بيان شده است، اين است كه باطن در مقابل ظاهر قرار گرفته است «لكل آيه ظهر و بطن» پس هرچه ظاهر است باطن نيست و هرچه باطن است، ظاهر نمى‌باشد. با توجه به آن‌چه بيان شد بسيارى از اين معانى كه به عنوان معناى بطن در اين نظريه مطرح مى‌شود، اين‌ها همه ظاهر قرآن است، اين‌ها هيچ‌كدام باطن نيست، باطن بايد يك معناى ديگرى غير از آن باشد.

نكته ديگرى كه در كلمات آقاى رشاد هم آمده اين بود كه «بطنه تأويله» آيه قرآن هم مى‌فرمايد: «وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» آيا معناى بطنى كه در اين نظريه بيان شد، اين قابل فهم جز براى خدا و راسخان در علم نيست؟ اگر اين‌طور باشد، ممكن است به ندرت فكر افراد به آن نرسد، ولى با كمى دقت به آن مى‌رسند. اين‌ها باز مؤيد اين مطلب است كه اين نظريه نمى‌تواند در معرفى بطن، صحيح باشد. اين‌كه ما نبايد ذهنمان را منحصر در فهم معنايى كه از لفظ آيه فهميده مى‌شود كنيم و بايد تنقيح مناط و الغاى خصوصيات داشته باشيم درست است؛ ولى اين‌ها همه در حوزه تفسير واقع مى‌شود و معناى بطنى، چيزى فراتر از اين است.

مشكل ديگر، اين است كه ما در بحث باطن قرآن با دو مشكل روبه‌رو هستيم: يكى مشكلى كه بعضى از عرفا و صوفيه و باطنيه ... آمده‌اند بدون ضابطه و قاعده يك معانى براى آيات ذكر كرده‌اند بى‌دروپيكر و بى‌ضابطه، يك چيزهايى گفته‌اند كه هر كسى وقتى با آن مواجه بشود، مى‌فهمد كه اين اشكال دارد؛ اين نظريه استاد براى دفع آن خيلى خوب است! اين مشكل را به خوبى مرتفع مى‌كند، معناى باطن بايد ضابطه‌مند و روى قاعده باشد. بى ضابطه و ذوقى و استحسانى براى هر آيه‌اى نمى‌شود يك سرى معانى باطنى مطرح كرد. اين نظريه در

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 49
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست