رياضى،
زمينشناسى، زيستشناسى و علوم طبيعى تبحر داشت، با هدف دفع شبهات بيگانگان عليه
دين و قرآن دست به تفسير قرآن زد و توانست اثر گرانبهاى فوق را بر جاى بگذارد.
ب-
طبايع الاستبداد و مصارع الاستبعاد: عبدالرحمان كواكبى (م 1320 ق) از اصلاح طلبان
جهانگرد است كه هنگام اقامت در مصر مقالاتى با موضوع سازش ميان علم و دين در
روزنامهها نوشت، سپس بر آنها مطالبى افزود و كتاب مذكور را منتشر ساخت.
ج-
الهيئة و الاسلام: سيد هبةالدين شهرستانى (م 1386 ق) در اين كتاب از نظرات
دانشمندان پيشين و هيئت بطلميوسى و نيز نظرات كيهانشناسان جديد سخن به ميان آورده
است و ميزان مطابقت آنها با اشارات به كار رفته در قرآن و حديث را مقايسه نموده
است. مؤلف در اين راه تا حدود زيادى موفق بوده است.
د-
الجواهر فى تفسير القرآن: اين تفسير مشهورترين اثر تفسير علمى فراگير دوره معاصر
است كه توسط شيخ طنطاوى جوهرى (م 1358 ق) در 25 جلد نوشته شده است. اشكالى كه به
وى گرفتهاند اين است كه برخى حقايق دينى را طبق آراى افلاطون و نيز نظريات فلسفى
اخوان الصفا تشريح نموده است. علاوهبر اينكه وى آيات قرآن را بر اساس نظرات
علمىاى كه هنوز به طور كامل تثبيت نشده است، تفسير كرده است.
ه--
التفسير الفرايد: به دنبال تفسير جواهر، تفسير علمى ديگرى توسط محمد عبد المنعم
الجمال نوشته شد. اين تفسير در نوع خود خوب است و براى افراد مختلف قابل استفاده
است و از تفصيل و تطويلات خسته كننده در آن خبرى نيست.
2.
گرايش ادبى- اجتماعى
امتياز
اين شيوه آن است كه رنگى نو به خود گرفته و هرگز تقليدگونه به مسايل ظاهرى و خسته
كننده كه موجب دورى مردم از قرآن مىشود نپرداخته و به دور از تعصبات افراطى به
قرآن نگريسته است و به شبهات وارد شده بر قرآن پاسخ مىدهد، ضمن اينكه بين قرآن و
نظريات صحيح و ثابت علمى هماهنگى برقرار مىكند. برخى از مهمترين كتابهاى نوشته
شده در اينباره عبارتند از:
الف-
تفسير المنار: اين تفسير از اول قرآن تا آيه 126 سوره نساء به انشاى شيخ محمد عبده
(م 1323 ق) و املاى سيد رشيدرضا (م 1354 ق) است و بعد از آن تا آيه 53 سوره يوسف
را رشيدرضا به پيروى از سبك شيخ محمد عبده ادامه داد.