responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 47

به نظر مى‌رسد مسأله خيلى عميق‌تر و گسترده‌تر از اين باشد كه موضوع را منحصر كنيم به كار تأويل و بگوييم فقط خدا مى‌داند و راسخان و تأويل هم به اين سادگى است.

سؤال ششم، اين است كه اگر بگوييم آن‌گاه كه استخلاص كرديم از خصوصيات زمانى و مكانى و تاريخى و اقليمى آن و كسب معناى كلى با دو سه تا ضابطه، اين مى‌شود تأويل؛ آيا در اين صورت، آن مطلب تأويل بردار اختصاص پيدا مى‌كند به قرآن؟ ظاهر قضيه اين است كه روايات فراوانى تأكيد دارند بر اين‌كه اين از خصوصيات قرآن است، در حالى كه اين طرز تأويل، حاصلش اين است كه هر متنى مى‌تواند تأويل بردار باشد، هر متنى از انسان‌هاى عادى در يك واقعه‌اى صادر شده باشد و بعد مى‌توانيم استخلاص معنا كنيم و تعميم بدهيم و يك كلى از آن استنباط كنيم. پس اين‌همه اصرار در كلام معصومين كه قرآن اين خصوصيت را دارد كه متنش ظهرى دارد و تنزيل و تأويلى دارد اين خصوصيت قرآن است. بنابراين، بايد به يك معنايى باشد كه متون عادى بشرى فاقد آن وجه باشند در حالى كه تأويل طبق تعريف استاد در همه متون و نصوص فرض دارد و امكان دارد، پس كاملًا اختصاص به قرآن ندارد و اين برخلاف دلالت روايات است. در زمينه تاويلاتى كه در روايات ما هست، مجموعه آن‌ها را كه ملاحظه مى‌كنيم با نظريه استاد سازگار نمى‌افتد. آن‌گونه كه از امام باقر عليه السلام يك بار يك معنا از آيه استفاده مى‌شود و بار دوم معناى ديگرى كه ظاهراً با هم تناسبى ندارند، اين دو معنايى كه دو بار معصوم از باب تأويل و بعد شاهد هم مى‌آورند مى‌گويند قرآن ظهر و بطن دارد، شما هفتاد بار از من بپرسيد من هفتاد جور معنا مى‌كنم؛ ظاهر قضيه اين است كه اين معانى و تأويل‌هايى كه معصومين طرح فرموده‌اند همه آن‌ها تأويل مورد نظر استاد نيست. در مجموع فكر مى‌كنم بايد نظريه‌هاى رقيب را بيش از اين نقد كنيم تا از صحنه خارج بشوند و اين نظريه جا باز كند و نظريه مسلم و در واقع اصلى بشود؛ ثانياً، در خود اين نظريه احتياج به بحث و احياناً تأمل بيشترى است و شايد ايرادى نداشته باشد كه ما اين را يك وجهى از تأويل قلمداد كنيم، چه لزومى دارد بگوييم تأويل فقط بدين معناست، همان‌طورى كه استاد در مقام تعريف، دو وجهى تعريف كردند و دو قسم را براى تأويل ذكر نمودند، ما اين را هم يك وجهى يا قسمى از اقسام تأويل تلقى كنيم و راه را بر معانى و اقسام ديگر احياناً نبنديم.

ناقد دوم: على اكبر بابايى‌

برخى از سؤالات بنده، همان نكاتى بود كه آقاى رشاد اشاره كردند، بدون اين‌كه ما هيچ‌

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 47
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست