responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 46

پرسش سوم، اين است كه مجموعه رواياتى كه مى‌گويند قرآن ظهر و بطن دارد، درست است كه مى‌گويند، ظهر به واقعه تنزيل و بطن به تأويل معطوف است، اما اين‌كه معناى تأويل اين است و لزوماً در تأويل ما كار استخلاص معنا را انجام مى‌دهيم و مجموعه آرايه‌هاى زمانى و تاريخى را از متن مى‌گيريم، از اين روايات برنمى‌آيد. ظاهراً از روايات نمى‌شود فهميد يا حداقل بنده طلبه نمى‌توانم بفهمم كه اين روايات، دقيقاً آن معنايى از تأويل را كه مراد استاد است مى‌خواهند القاء كنند. مخصوصاً رواياتى كه در صفحات 48 به بعد ذكر نموده‌اند و معتقدند كه تاويل‌هاى صحيح اين‌هاست. اگر چنين باشد، همه آن موارد در نظريه استاد تطبيق نمى‌كند، يعنى همه آن‌ها از باب استخلاص معنا و كنار زدن آرايه‌ها و قيود نيست و استحصال يك مفهوم عام يا كلى نيست.

پرسش چهارم، پرسشى است كه خود استاد اشاره كردند در روايات داريم سبعة تا سبعين بطن هست، يعنى اگر بنا باشد كه تأويل فقط به معناى استخلاص معنا باشد و استحصال كلى، آيا مى‌شود از يك آيه هفتاد حكم كلى به دست بيايد؛ چون توضيح دادند كه اين آيه مى‌تواند افادات فراوانى داشته باشد؛ اما آيا همه اين‌ها از قبيل استحصال كلى است و به روش استخلاص معنا اتفاق مى‌افتد؟ به نظر مى‌آيد اثبات اين معنا دشوار باشد، به ويژه اگر بگوييم هفتاد، نماد كثرت است و لزوماً عددى نيست، يعنى هفتاد دانه، ممكن است هفتصد باشد. آيا هفتصد معناى كلى، اصل كلى از هر آيه مى‌شود به دست آورد؟ خصوصاً كه روايات مى‌گويند تمام آيات اين قابليت را دارند.

پرسش پنجم، اين است كه استاد قاعده پيشنهاد داده‌اند، سه ضابطه را قيد كرده‌اند و دو سه تا ضابطه را از ديگران نقل كرده‌اند و گفته‌اند اين‌ها درست است. حاصل اين قضيه اين مى‌شود كه خوب بنابراين، ما با دو سه قاعده‌اى كه روايت بكنيم، همه از همان تأويل برمى‌آيد. ضمن قبول اين‌كه به هر حال تأويل منحصر به معصومين نيست، اما اين‌كه فكر كنيم با دو سه تا قاعده دانستن و رعايت كردن همه مى‌توانيم تأويل كنيم، اين با آن معنا كه خود قرآن مى گويد تأويل كار خداست يعنى فقط خدا اين قواعد را بلد است و محدود به راسخون فى العلم است و ما هم اين‌جا مرتكب تأويل طبق نظريه استاد بشويم بگوييم راسخون فى العلم اينطور كه بعضى از روايات مى‌گويند فقط ائمه هستند، نيست، اين البته تطبيق بر مصداق است.

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 46
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست