دخان إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ
إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ
كه در آيه اول سوره قدر اين ليله مباركه به شب قدر تفسير شده است، إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و در آيه 185 سوره بقره بيان شده كه اين شب در
ماه رمضان است شَهْرُ
رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ از مجموع اين آيات استفاده مىشود كه قرآن در
شبى مبارك كه همان شب قدر ماه رمضان است، نازل شده است.
روش
دوم، آن است كه در آيهاى سخن از موضوعى به ميان آمده است، ولى ابهام در آن است كه
مىتوان براى برطرف كردن آن ابهام بدان آيه تمسك جست؛ مانند آيه 38 سوره مائده
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما كه در اين
آيه، قطع دست سارق مبهم است، ولى امام جواد عليه السلام با تمسك به آيه 18 سوره
جن وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً
موضوع قطع دست را بُن انگشتان تعيين نمودند؛ با اين بيان كه سارق بر خودش جنايت
روا داشته است؛ از اين رو، كيفر دزدى هم بايد به اعضاى مرتبط با خودش باز گردد و
چون مواضع سجود از آن خداوند است و در ملك خدا كسى با او شريك نيست و از طرف ديگر
چون كف دست جزء مواضع سجود است، مشمول قطع نخواهد شد. (عياشى، 1380 ق، ج 1، ص 320-
319)
ب-
تفسير قرآن با سنت: شكى نيست كه مجموعه احكام شرعى و فروع آن، تفصيل مبهماتى است كه
در قرآن بهطور مجمل و يا به شكل عام يا مطلق آمده است و همه روايات منقول از
معصومين عليهم السلام و نيز فعل و تقرير آنان كه به منظور بيان ابعاد مختلف شريعت
صورت گرفته است، همه برگرفته از قرآن و به نوعى تفسير قرآن است.
ج-
تفسير قرآن با سخنان صحابه و تابعان: در گذشته از ميزان اعتبار سخنان هر يك از
صحابه و تابعان سخن گفتيم. (معرفت، پيشين، ص 22- 17)
آفات
تفسير نقلى
مىتوان
ضعف و سستى تفاسير نقلى را در سه امر زير دانست:
الف-
ضعف سلسله سندها و ارسال آنها يا حذف كامل سند كه باعث خدشه در تفسير نقلى
مىشود؛
ب-
فراوانى حديث پردازى و تزوير كه موجب سلب اعتماد مىشود؛
ج-
فزونى اسرائيليات در تفسير و تاريخ كه تفسير نقلى را كم ارزش ساخته است.