responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 388

قبل از بررسى اين شبهه، طرح مقدمه‌اى در اهداف و چگونگى قصص قرآن از ديد آيت‌الله معرفت، روشنگر است و خود بر بسيارى از اشكالات راه مى‌بندد.

1- داستانى‌هاى قرآن: در قرآن مكرر از آن سخن رفته است، باز هم قسمت‌هايى از آن را فرونهاده است و اين ويژگى تمامى داستان‌هاى قرآن است.

2- واقع‌گرايى: در سرگذشت اصحاب كهف آمده است: نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِ‌ (كهف/ 13) يعنى آنچه بر تو فرومى‌خوانيم از سرگذشت آنان تماماً عين حقيقت است. حوادث خارق العاده در قصص قرآنى از عصاى موسى و دم مسيحا و حوادث اعجاب انگيز مانند سفر موسى و خواب صد ساله عزير و اصحاب كهف همه حقايق‌اند.

3. هدايتگرى: قرآن هرگز براى سرگرمى داستان سرايى نكرده است و هرچه در نقل قصص آورده مقتضاى حكمت و مؤثر در تعليم و تربيت انسان‌ها بوده است. بنابراين، عناصر قصه تحت‌الشعاع هدف و پيام قصه هستند و در آن‌ها به جزئيات بى‌اثر توجهى نمى‌شود. ابهام موجود در آن‌ها ناشى از شيوه بهره‌گيرى از عناصر قصه است. از اين رو، گاه حوادث قصه برجسته مى‌شوند و قهرمان نقش كمترى پيدا مى‌كند، گاه بين دو صحنه قسمتى خالى گذارده مى‌شود تا مخاطب با نيروى تفكر و تخيل خود آن خلأ را پر كند. گاه قصه مقدمه دارد، گاه نه و ... چون هنگام نقل، به مسائل جزئى و عناصر فرعى چندان توجه نمى‌شود. در بسيارى از موارد مكان يا زمان در قصه مبهم و كلى آورده شده است، مثل داستان عزير أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‌ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُرُوشِها (بقره/ 259) «يا مانند آن كس كه به شهرى رسيد كه سقف‌هاى آن فروريخته بود»، گاهى نيز هم شخصيت‌ها و عوامل انسانى مبهم مى‌ماند، مانند: اصحاب كهف، اخدود، رس، رقيم، أيكه، اصحاب فيل، همسر نوح و عمران و فرعون و لوط و عزير و مادر موسى و ... يعنى به جاى نام، از توصيفى كه مشعر به غرض است، استفاده كرده است. مثلًا در قصه ثمود آمده است: كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها (شمس/ 13- 11) قوم ثمود بر اثر طغيان، (پيامبرشان را) تكذيب كردند، آنگاه كه شقى‌ترين آن‌ها برخاست و فرستاده الهى به آنان گفت ناقه خدا را با آبشخورش واگذاريد. ملاحظه مى‌شود كه نام قوم ثمود آمده، اما شخصيت اصلى آن- صالح- با تعبير «رسول الله» و شخصيت منفى قصه با تعبير «اشقاها» ذكر شده است. هدف اصلى قصه بيان تكذيب رسالت و

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 388
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست