قلمداد كردن
برخى از آيات آن باقى نمىماند؛ چنانكه گروهى قرآن را متأثر از شرايط پيرامونى
خود دانستهاند.
قرآن
و فرهنگ زمانه
احكام
قرآن در زمانى نازل شد كه فرهنگهاى منحرف و آداب و رسوم ناپسند بر مردم حاكم بود.
برخى معتقدند كه قرآن متناسب با فرهنگ آن روزگار سخن گفته است و بسيارى از احكام
قرآن، امضاى قوانين آن دوران است؛ بر اين اساس، قرآن متأثر از فرهنگ زمانه بوده
است. در اينكه قرآن برخى از قوانين آن روز را امضا كرده است يا گوشهاى از فرهنگ
جاهلى عصر نزول را بازتاب داده است، جاى ترديد نيست، اما اين به معناى تأثير پذيرى
قرآن از فرهنگ جاهلى نيست. توضيح، آنكه قرآن با سه دسته فرهنگ روبهرو بود كه در
برابر هر كدام، رويكردى متفاوت داشت:
1.
آيينهاى ابراهيمى
بسيارى
از آداب و قوانين عصر نزول قرآن، برگرفته از آيينهاى الهى است كه حضرت ابراهيم
عليه السلام سنگ بناى آن را نهاده بود. قرآن اينگونه آيينها را با زدودن
تحريفهايش، تأييد كرده و آن را استمرار بخشيده است.
تحريم
جنگ در چهار ماه، از جمله اين قوانين است كه حضرت ابراهيم تشريع كرده بود و به
صورت يك سنت در ميان عرب جاهلى وجود داشت. (زحيلى، 1418، ج 10، ص 203- 202). قرآن
نيز در تأييد اين آيين مىفرمايد: «در حقيقت، شماره ماهها نزد خدا، از روزى كه
آسمانها و زمين را آفريده، در كتاب [علمِ] خدا، دوازده ماه است؛ از اين [دوازده
ماه] چهار ماه [ماهِ] حرام است. اين است آيين استوار، پس در اين [چهار ماه] بر
خود ستم مكنيد.»[1]
تحريم
ماههاى چهارگانه، سنتى است براى استقرار آرامش در ميان مردم، اما گاه، اجراى اين
قانون به مصلحت مسلمانان نيست. اگر در اين ماهها، تعرضى به مسلمانان شد يا خطرى
تهديدشان كرد، قرآن اجازه جنگ داده است: «از تو درباره كارزار در ماه حرام
مىپرسند. بگو: كارزار در آن، گناهى بزرگ است و بازداشتن از راه خدا و كفر ورزيدن
به او [و