ميانى،
اصالت ندارند و تنها مقدمهاى براى رسيدن به پله آخر تشريع هستند. البته هر يك از
گامهاى تشريع در جايگاه خود، كاربردى و معتبر هستند، اما بايد سكويى براى رسيدن
به حكم اصلى باشند.
نسخ
و پيام جاويد آيات
قرآن
كتابى جاودانه براى همه زمانها و مكانها و شرايط گوناگون است. از طرفى، نسخ و
تعطيلى حكم آيهاى از قرآن، ناكارآمدى آن حكم را مىرساند. از اين رو نسخ با
جاودانگى قرآن متنافى مىنمايد. اين تنافى لازمه اصطلاح نوپيداى نسخ است. چنانكه
گفته شد، بر اساس تعريف امروزى نسخ، حكم منسوخ به كلى بايد برداشته شود و حكمى
جديد جايگزين آن گردد، اما اگر نسخ به گونهاى ديگر تفسير شود، اين تنافى از بين
مىرود و نسخ به تعطيلى و بى ثمرى آيات نمىانجامد.
بنابر
ديدگاه برگزيده در تعريف نسخ كه همان برداشت معاصران نزول است، نسخهاى پى در پى
آيات كه به سبب تشريع تدريجى احكام است، به تعطيلى هميشگى احكام نمىانجامد؛ چراكه
هريك از آيات منسوخ در هر مرحله، كارايى خود را دارد. اگر اسلام براى نخستين بار
در سرزمينى قدم بگذارد، احكامش را يكباره عرضه نمىكند، بلكه همچون صدر اسلام، گامبهگام
قوانين اجرايى مىشوند. بنابراين، احكام منسوخ در نسخهاى تدريجى، قوانينى كاربردى
هستند و در صورت نياز، دوباره پابرجا مىگردند. نسخ بر اساس تغيير شرايط نيز به
معناى تعطيلى هميشگى احكام نيست؛ زيرا اين گونه احكام منسوخ دائر مدار تحقق شرايط
خود هستند. هرگاه شرايط احكام منسوخ پيش بيايد، جايگزين احكام جارى مىشوند.
اساسا
در دو نوع نسخ يادشده، نسخ مصطلح امروزى صورت نمىگيرد؛ يعنى احكام به طور كلى
برداشته نمىشوند، بلكه وابسته به شرايط هستند و با تحقق شرايط هر كدام، حكم مربوط
به آن، ثابت مىشود. در مقابل اين دو نوع نسخ، مفسران قائل به نسخى شدهاند كه
موجب برداشته شدن هميشگى آيه منسوخ مىشود، مانند آيه نجوا. درباره سبب نزول اين
آيه نقل شده است كه مسلمانان از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پرسشهايى كم
اهميت مىكردند و وقت گرانبهاى حضرت را با سخنهاى بىارزش مىگرفتند. خداوند
براى اينكه تنها مسائل مهم و ضرورى نزد پيامبر مطرح شود، فرمود كه مسلمانان براى
هر ديدار خصوصى، صدقهاى بپردازند: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هرگاه با پيامبر
گفتوگوى خصوصى مىكنيد، پيش