دستگير كنيد
و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاه به كمين آنان بنشينيد»؛ «با اهل كتابى كه به
خدا و روز بازپسين ايمان نمىآورند ... كارزار كنيد.»[1]
اين
دو دسته آيات در شرايط مختلف تشريع شد و از آنجا كه نزول آيات جهاد پس از آيات
گذشت نازل شده بود، آيات گذشت منسوخ قلمداد شده است؛ حال آنكه هر يك، مطابق شرايط
جامعه تشريع شده است و هر كدام مىتواند ناسخ ديگرى باشد. آيات جهاد و گذشت در هر
دوره كاربرد دارند؛ اگر مسلمانان توان مواجهه با دشمنان را نداشته باشند، بايد به
دسته نخست آيات عمل كنند و ضمن گذشت از مشركان، با آنان مدارا كنند. اگر هم از
توان و قدرت كافى برخوردار باشند، بايد براساس آيات جهاد، از هيچ تعرض دشمنان گذشت
نكنند.
آيتاللّه
معرفت در اينزمينه مىگويد: «در اينگونه نسخ، هر يك از ناسخ و منسوخ وابسته به
شرايط خاص و مصلحت متناسب با خود هستند. اگر شرايط و مصلحت حكم استمرار داشته
باشد، حكم نيز پابرجا خواهد بود و هرگاه از بين برود، حكم نيز برداشته مىشود. اگر
مصلحت وشرايط حكم دوباره زنده شود، حكم باز مىگردد ... چنين احكامى، منسوخ مطلق
شمرده نمىشوند، بلكه احكامى پابرجا و مستمر هستند، اما در گرو شرايط و مقتضيات
خود هستند؛ شرايط هر كدام ايجاد شود، حكم مربوط به آن منجز مىشود.» (معرفت، 1388،
ج 2، ص 285) بنابراين، شارع با پيشبينى دگرگونى درمقتضيات زمان، احكام متغيرى وضع
كرده است كه در شرايط مختلف، جايگزين هم مىشوند. اين دگرگونى در احكام كه بر اساس
تغيير مصالح است، منحصر به مصاديق نسخ قرآن با قرآن نيست، بلكه فقيه براساس شناخت
مصالح و مقتضيات زمان، مىتواند هنگام تغيير شرايط و مقتضيات، احكام متناسب را
استنباط كند.
نسخ
و تشريع گام به گام احكام
از
ويژگىهاى منحصر به فرد شريعت پيامبر خاتم، تشريع تدريجى برخى از احكام و حركت و
همراهى با تغييرات و تحولات زمان و مكان است. اسلام در بين مردمى ظهور كرد كه در
انحطاط كامل فرهنگى به سر مىبردند. از اين رو در آغاز راه، با گروهى برخوردار از