responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 30

دانشگاه‌ها مطرح كردم كه راه صحيح تفسير اين است كه انسان به اين بيست و چند چيز توجه داشته باشد. يك آيه را مى‌خواهد تفسير كند، بايد به اين امور توجه داشته باشد. نمى‌شود به لغت، تركيب و نحو توجه نداشته باشد و ...

اين‌جا يك سؤالى مطرح مى‌شود و آن اين است كه ما مثلا كتابى داريم كه لغات قرآن را دارد، مانند مفردات راغب. كتابى را داريم كه قرائات قرآن را دارد، مكرر است كه قرائات قرآن جمع شده باشد. كتابى هست كه شأن نزول آيات قرآن را جمع كرده است. كتابى هست كه مجازات قرآن را دارد. در هركدام از اين‌ها، لازم است مفسر آشنايى داشته باشد، خوشبختانه كتاب‌هايى هم جداگانه تهيه شده كه انسان مى‌تواند به آن كتاب‌ها مراجعه كند؛ يعنى وقتى ما مى‌گوييم در تفسير آيه حتما بايد به شان نزول توجه داشته باشيم، شان نزول دارد يا ندارد؟ اگر دارد، مستند هست يا مستند نيست؟ اگر دارد مقيد آيه هست يا مقيد آيه نيست؟ كتاب‌هايى هست كه شان نزول‌ها را ذكر كرده، مفسر مراجعه مى‌كند و به مطلوب خود مى‌رسد.

حال سؤال اين است، كسى كه شان نزول‌ها را در قالب يك كتاب جمع مى‌كند، آيا كتاب او را مى‌توان كتاب تفسير ناميد؟ آيا مى‌توانيم بگوييم نويسنده اين كتاب مفسر است؟ ظاهرا نمى‌توانيم بگوييم. اين كتابى است كه ابزار كار يك مفسر است. همان‌طور كسى كه لغات قرآن را جمع‌آورى كرده است و دقت كرده است، فكر نمى‌كنم بتوانيم به او بگوييم مفسر. لغات را جمع كرده، ابزار كار ماست؛ يعنى نوع اين چيزها، اگر اعراب قرآن، كتاب‌هاى متعددى در زمينه اعراب قرآن وجود دارد كه از اول تا آخر قرآن را از حيث تركيب بررسى كرده‌اند. اين كتاب‌ها كتاب تفسير نيست، بلكه اگر اين عبارت درست باشد، ابزار دست يك مفسر است كه مفسر به اين‌ها مراجعه كند.

همين‌طور اگر مرحوم آقا سيدهاشم بحرانى روايات ائمه را درباره تفسير جمع كرده، مى‌شود بگوييم ايشان مفسر است؟ ظاهرا اين‌هم مثل همان است. هيچ فرقى ندارد. اين‌هم يك ابزار كار را درست كرده است. چون ايشان مفسر نيست. اين كتاب اصلا كتاب تفسير نيست. كتاب حديث است؛ يعنى همان‌طور كه نمى‌شود كتاب وسائل را بگوييم فقه است، بلكه احاديث فقه است تا يك فقيه از آن استفاده كند؛ تفسير برهان، تفسير نورالثقلين، تفسير درالمنثور، اصلا اين‌ها تفسير نيست. گاهى مى‌گوييم تفسير مكاتبى دارد؛ مثلا يك مكتب‌

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 30
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست