ثالثاً، بحث
ترديد و دو دلى أبوبكر چه علّتى داشت؟ قرآن كه در زمان پيامبر بارها مقابله و حفظ
و نگارش شده بود. اينكه خليفه مىگويد: «قلت لعمر كيف تفعل شيئا لم يفعله رسول
الله به چه معناست؟! چرا رسول الله ننوشته باشد؟ نوشتن و جمعآورى قرآن كار
تازهاى كه نبود تا بدعت باشد از اين رو، پذيرفتنى نيست كه اين روايات صحيح باشد،
بلكه شواهدى هم بر عدم صحّت اينگونه روايات وجود دارد كه عبارت است از تناقض و ناسازگارى
درونى آنها. بعلاوه با آن دسته روايات هم كه دلالت بر عدم جمع بعد از پيامبر
مىكنند نيز ناسازگارند.»
3-
تناقض روايات جمع (خويى، 1401، صص 248- 245)
رواياتى
كه در باره جمع قرآن به دست ما رسيده است را مىتوان اينگونه دستهبندى كرد:
3-
1 روايات مربوط به زمان جمع
برخى
از اين روايات دلالت بر جمع در زمان عثمان دارد، صريح برخى هم بر اين دلالت مىكند
كه در زمان ابى بكر اين اتّفاق افتاده است و برخى هم صراحت دارند كه جمع قرآن در
زمان عمر بوده است.
3-
2- متصدّى جمع قرآن در زمان ابى بكر
الف-
برخى از اين روايات متصدى اين امر را زيد بن ثابت مىدانند؛
ب-
برخى از اين روايات به ابوبكر اشاره دارند؛
ج-
برخى از اين روايات زيد و عمر را متصدى اين جمع مىدانند؛
3-
3- كسى كه از ابى بكر در خواست جمع قرآن نمود.
الف-
عمر
ب-
زيد و عمر
3-
4- برخورد عثمان با قرآنهايى كه قبلًا موجود بود.
الف-
برخى از روايات دال بر اين است كه عثمان آنچه را كه قبلًا جمعآورى شده بود را محو
كرد؛
ب-
برخى از روايات نيز دال بر اين است كه عثمان آنچه را كه قبلًا جمع شده بود، محو
نكرد و چيزى را از بين نبرد.
بنابراين،
با وجود اينهمه تناقض نمىتوان به اينگونه روايات إعتماد كرد. برخى