نتيجه به
دست مىآيد كه تعريف خليفه از وى مربوط به چند ماه قبل از آن، يعنى روز سقيفه است،
چون وى با آن كه از أنصار بود، امّا به نفع ابى بكر در آن مجلس سخن گفت و خلافت
مهاجرين را تأييد كرد. زيد با جان و دل به ابو بكر وفادار ماند و از سر اخلاص و
وفا در خدمت وى بود. بعد از خليفه اول در خدمت عمر باقى ماند و در زمان عثمان با
اينكه خليفه مورد اعتراض قرار گرفت زيد و تنى ديگر به عثمان وفادار ماندند
(راميار، 1379، ص 32).
اما
پرسشى كه در اينجا مطرح است، اين است كه چرا زيد از چنين جايگاهى برخوردار است؟!
به نظر مىرسد، علّت را بايد در كتب تاريخ جستجو كرد. آنچه با مطالعه در كتب
تاريخى و گزارشهاى تاريخى به دست مىآيد، اين است كه چيزى جز تعصّب و أمور سياسى
نمىتواند باعث شود اين فضيلت براى برخى از افراد نگاشته يا ذكر شود. گزارشهاى
تاريخى ذيل درباره زيد نقل شده است: «إنّه كان عثمانياً و منحرفاً عن أميرالمومنين
عليه السلام» و كان زيد عثمانياً يحرض الناس على سبّ اميرالمومنين عليه السلام و
يظهر من البلاذرى: انه كان احد المهاجمين لبيت فاطمه عليها السلام بعد وفاة النبى
صلى الله عليه و آله و سلم (عاملى، 1374، ص 134). زيد عثمانى و از أميرالمومنين
عليه السلام جدا بود. مردم را بر دشنام دادن امير المومنين تشويق مىكرد. يكى از
افرادى است كه به در خانه حضرت زهرا عليها السلام هجوم بردند.
ب)
كيفيت جمع قرآن
زيد
بن ثابت مىگويد: «قرآن را از ميان شاخههاى خرما و استخوان پارهها و سنگ
نوشتهها و ... گردآورى كردم.» بهطور قطع مىتوان گفت اين مطلب خالى از
بزرگنمايى، مبالغه و ... نيست؛ زيرا:
اولًا،
سخن محمد عزّت دروزه درباره وجود وسايل كتابت نقل شد و بعلاوه، طبق أدلّه قطعى
تاريخى مكتوبات وحى در حضور پيامبر أعظم صلى الله عليه و آله و سلم و با نظارت آن
حضرت نوشته مىشد. از خود زيد هم نقل شده است: «كنّا عند رسول الله نؤلف القرآن من
الرقاع و ...؛ ما قرآن را بر روى تكههاى پوست و ... تأليف مىكرديم.»
ثانياً،
با وجود وسايل كتابت از قبيل كاغذ و ... چگونه ممكن است، قرآن را بر روى سنگ و ...
بنويسند؟! بيان شد كه در روزگار نبى اكرم كاغذ در مكه و مدينه موجود بوده است و
بيشتر نامههاى پيامبر حتى اگر در بيابان هم نوشته مىشد، بر روى چرم دباغى شده
بود، آنوقت چطور قرآن بر روى سنگ و ... نوشته مىشود؟!