پراكنده
جمعآورى شد و به صورت كتاب واحد در آمد و نزد ابوبكر بود و سپس نزد عمر و بعد نزد
حفصه دختر عمر بود. (خويى، 1416، ص 240)
2-
روايت ابن شهاب از انس بن مالك: ابن شهاب از انس بن مالك نقل مىكند: هنگامى كه
حذيفه براى جنگ ارمنستان و آذربايجان رفته بود، مشاهده كرد كه اهل شام با اهل عراق
در قرائت با هم اختلاف دارند اختلافى شديد، با اين مشاهدات نزد عثمان آمد و مسأله
را مطرح كرد و درخواست نمود كه اين مسأله را حل نمايد و عثمان نيز قبول كرد و نزد
حفصه فرستاد تا مصحف او را بگيرند و از آن نسخه بردارى نمايند كه حفصه در ابتدا
امتناع مىكرد و با تضمين براى بازگرداندن، مصحف را به عثمان مىدهد. اين مصحف را
گرفتند و از آن نسخه بردارى كردند و آن را برگرداندند؛ و چند نسخه (چهار يا شش
نسخه) نوشتند و به مناطق مختلف فرستادند و مصاحف ديگر را دستور داد آتش بزنند و از
بين ببرند.[1] (خويى،
1416، ص 241)
3-
روايت ابن ابى شيبه: ابن ابى شيبه، با سند خود از اميرمؤمنان نقل مىكند كه
بزرگترين مردم در جمع قرآن از نظر اجر و پاداش ابوبكر است. ابوبكر اولين كسى است كه
قرآن را بين دو لوح جمعآورى كرد.[2]
4-
روايت ابن شهاب از سالم ابن عبدالله و خارجه: همانا ابا بكر صديق قرآن را در
كاغذهايى جمع كرد و از زيد خواست كه آن را بررسى كند و او امتناع كرد و از عمر كمك
خواست و عمر اين كار را كرد. اين كتابها نزد ابوبكر بود تا وقتى كه فوت كرد و بعد
نزد عمر و سپس نزد حفصه بود.[3]
5-
روايت هشام بن عروه: هشام ابن عروه روايت كرد از پدرش كه گفت: هنگامى
[1] . قال ابنشهاب: واخبرنى خارجة بن زيد بن ثابت سمع
زيد بن ثابت قال: فقدت آية من الاحزاب حين نسخنا المصحف، قد كنت اسمع رسولالله
صلى الله عليه و آله و سلم يقرأ بها، فالتمسناها فوجدناها مع خزيمة بن ثابت
الانصارى من المؤمنين ... فألحقناها فى سورتنا فى المصحف.
[2] . و روى ابن ابى شيبه باسناده عن على قال:« اعظم
الناس فى المصاحف اجرأ ابوبكر، ان ابابكر اول من جمع مابين اللوحين»
[3] . ان ابابكر الصديق كان جمع القرآن فى قراطيس و كان
قد سأل زيد بن ثابت النطرفى ذلك فابى حتى استعان عليه بعمر ففعل، فكانت الكتب عند
ابى بكر حتى توفى.