يافتههاى
وى را مختلف و متعارض مىگرداند؛ اما وحى پيامبران از هرگونه خطا يا وسوسهى
شيطانى مصون بوده و از همين رو «معجزه». آن را همراهى مىكرده است؛ چنانكه وحى
قرآنى به صراحت همگان را به تحدى فراخوانده است. (اسراء/ 88؛ بقره/ 23؛ هود/ 13؛
يونس/ 38) آنچه معجزه و تحدى در پى آن است، از جمله، اثبات معصومانه بودن محتواى
وحى است.
علاوه
بر اين، قرآن كريم، خود نيز به صراحت هرگونه خطا و اشتباه را در محتواى وحى مردود
شمرده و خدا را ضامن صيانت آن از خطا دانسته و از جمله فرموده است: «داناى غيب
است؛ پس غيب خويش را بر كسى آشكار نمىسازد، مگر كسى كه از او خشنود باشد، از
فرستادهاى، كه از پيشرو و از پشت سر او جهت نگهبانى مىرود تا بداند كه
رسالتهاى پروردگارشان را رساندهاند و به آنچه نزد ايشان است احاطه دارد و عدد هر
چيز را شمارش كرده است.»[1]
همچنين
وحى را از نسيان و فراموشى- كه تجربهى عارفان درمعرض آن است- مبرا دانسته و تصريح
كرده است: «به زودى بر تو خواهيم خواند؛ پس فراموش نمىكنى.»[2]
قرآن
همچنين حوزهى وحى را مصون از تعرض شياطين و مصون از القائات آنها معرفى نموده
است:[3] «و آن را
شيطانها نازل نكردهاند و آنان را نسزد و نتوانند؛ به درستى كه آنان از شنيدن
بركنار مىباشند.» و در آيهاى ديگر، واقعيت تعرض شياطين به مكاشفات روحانى را
تصريح، ولى مصون ساختن وحى پيامبران از آن را با تضمين الهى يادآور شده است: «و
پيش از تو فرستاده و پيامبرى را نفرستاديم، مگر آنكه هرگاه تلاوت مىنمود شيطان
در تلاوت او القاء مىكرد؛ پس خدا آنچه را شيطان القاء مىكرد از بين مىبرد، سپس
آياتش را محكم مىگرداند.»[4]
2-
اكتسابى بودن تجربه عارفان: مكاشفهى عارفان- در وجه صحيح آن- پس از گذراندن
دورهاى طولانى از رياضتهاى نفسانى و مراقبت ها و مجاهدتها با مشتهيات و به