responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 235

اصل محفوظى وجود دارد كه جسمى و جسمانى نيست تا تجسيم و تشبيه پيش آيد. وانگهى، ممكن است افراد نوع واحدى در تجرد و تجسم مختلف باشند و اين نكته با توجه به اصالت وجود و اشتداد در جوهر روشن مى‌شود. بنابراين، نه حقيقت لفظ و نه رقيقه‌ى آن، خارج از معناى حقيقى نيستند و لفظ در يكى حقيقت نيست تا در ديگرى مجاز باشد. حكيم در پايان مى‌گويد: همه‌ى حقايق در اين معنا، از وجود پيروى مى‌كنند. (سبزوارى، 1360، ص 491- 492). او دركتاب «اسرار الحكم» خود نيز الفاظ مربوط به صفات الهى را همين‌گونه تبيين مى‌كند. (سبزوارى، 1383، ص 125) ايشان هم‌چنين در كتاب شرح الأسماء خود در شرح دعاى جوشن كبير نيز به اين ديدگاه اشاره مى‌كند. (سبزوارى، 1372، ص 245- 244؛ 413- 412)

حكيم در اين‌باره از دو اصطلاح عرفانى حقيقه و رقيقه استفاده مى‌كند؛ بنابراين، عقل كل حقيقت قلم است و قلم ساخته شده از چوب و نى رقيقه‌ى آن، چنان‌كه محبت خداوند حقيقت محبت است و شوق حيوانى رقيقه‌ى آن. (سبزوارى، 1372، ص 247) به گفته‌ى ايشان بر اساس همين مبنا، كلام لازم نيست با اصوات همراه باشد و از اين رو، همه‌ى موجودات به معناى حقيقى كلمات الهى هستند. (سبزوارى، 1372، ص 413- 412)

ميرزا جواد ملكى تبريزى: ايشان نيز در رساله‌ى لقاءالله در تبيين معناى «لقاء» الهى به همين مبنا اشاره مى‌كند. ايشان در شرح آيات و رواياتى كه به لقاء الهى اشاره كرده‌اند با ذكر مثال صدرايى «ميزان» مى‌گويد: بر همين قياس واژه‌ى «لقاء» نيز براى روح ملاقات وضع شده است، بدون آن‌كه خصوصيتى از ملاقات در آن دخيل باشد؛ بنابراين، همان‌گونه كه ملاقات جسم با جسم يكى از افراد ملاقات است، ملاقات روح با روح نيز يكى ديگر از مصاديق آن است و اساساً ملاقات هر معنايى با معناى ديگر حقيقتاً ملاقات است، ولى به گونه‌اى كه شايسته‌ى حال ملاقات كننده و ملاقات شونده باشد. (ملكى تبريزى، 1360، ص 7- 6)

علامه طباطبايى: اين مفسر بزرگ قرآن كريم نيز، برخى از واژه‌هاى متشابه قرآن را بر اساس همين ديدگاه تبيين مى‌كند. از ديدگاه علامه طباطبايى ما از جهت تعلق وجودمان به طبيعت مادى از هر معنا مصداق مادى آن را در نظر مى‌گيريم. از همين رو، اگر سخن كسى مانند خود را بشنويم كه از امرى سخن مى‌گويد و معناى سخن او را بفهميم آن را بر مصاديق مادى و نظام حاكم بر آن كه نزد ما معهود است حمل مى‌كنيم، زيرا مى‌دانيم كه گوينده كسى مانند ماست و جز اين، مقصودى ندارد. در اين‌صورت، با توجه به نظام حاكم بر مصداق در

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 235
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست