آن نداشته
است؛ اما آيتالله معرفت زبان قرآن را در عين اين كه خطابهاى و خطاب به عرب حجاز
عصر نزول مىدانند، براى آن ويژگىهايى چون برخوردارى از حقيقت شرعيه، بطون و
متشابهات قائل است؛ اما نويسنده بر اين باور است كه تمام واژگان قرآن به همان
معانى شرعى معهود پيش از نزول قرآن به كار مىرفته است و البته اندك تغييراتى در
آنها پديد آمده است، اما اين موجب تغيير ماهيت آنها نشده است. همچنين در قرآن
ويژگى هايى به نام بطون و متشابهات كه در ساير كلامهاى عرب نباشد، وجود ندارد؛
بنابراين، دليلى ندارد كه ما زبان قرآن را به عرف خاص بدانيم. به خصوص آنكه در
زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نه دانش و حرفه خاصى كه عامه مردم به آن
ناآشنا باشند و نه طبقه خاصى به نام عرفا و فلاسفه و مانند آنان بوده است.
بههرحال
علىرغم اينكه آيتالله معرفت، زبان قرآن را به عرف خاص مىدانست، به خطابهاى
بودن آن هم قائل بود و برخى از مهمترين ويژگىهايى كه او براى زبان خطابهاى
برشمرده، عبارت است از: تكيه بر معهودات ذهنى مخاطبان، وجود التفات و انتقال و ذكر
قضاياى خارجى در آن.