وقتى چنين
باشد، پيامبرى نيز كه در ميان اين مردم مبعوث مىشود، لزوما بايد براى كاميابى در
هدايت آنان به همان زبان آنان سخن بگويد؛ به همين رو خداوند فرمود: وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا
بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ
(ابراهيم/ 4) و ما هيچ رسولى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا اينكه (وحىها را
به گونه قابل فهمشان) براى آنان بيان كند». پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و
سلم نيز به تبع پيامبران گذشته به زبان قومش فرستاده شده و كتاب او هم لزوماً به
همان زبان نازل شده است؛ زيرا اگر جز اين بود، قوم آن حضرت بر زبان آن خرده مىگرفتند.
(فصلت/ 44)
زبان
فصيح و بليغ براى هر قومى همان زبانى است كه بدان سخن مىگويند و در ميانشان رواج
دارد؛ بنابراين، با توجه به اينكه در عصر رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم
هنوز زبان نوشتارى تشخّص و رواج نيافته بود، بايد گفت كه فصاحت و بلاغت قرآن مقتضى
آن است كه به زبان رايج عهد آن حضرت، يعنى زبان گفتارى و بلكه خطابهاى نازل شده
باشد.
امّى
بودن رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم
از
ديگر شواهد اينكه قرآن به زبان گفتارى و بلكه خطابهاى نازل شده است، اين است كه
خود پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم كه قرآن بر او نازل مىشد، اهل كتابت
و نوشتار و آشناى به كتب آسمانى نبود. البته شايد خرده گرفته شود كه پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم واسطه ابلاغ وحىهاى قرآنى به مردم بود و لزومى نداشته است
كه خود به كتابت و كتب آسمانى آشنايى داشته باشد؛ اما بههرحال بايد دانست كه خود
ايشان هم به كتابت و كتب آسمانى شناخت نداشته است.
قرآن
كريم در برخى آيات بر امّى بودن رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم تأكيد كرده
است. به تصريح قرآن، پيامبرخدا صلى الله عليه و آله و سلم نه خود خوانا و نويسا
بوده است و نه با آنان كه خوانا و نويسا بودهاند، سر و كار داشته است. در جايى
خطاب به آن حضرت آمده است: وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ
قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ
الْمُبْطِلُونَ (عنكبوت/ 48) «و تو هيچ كتابى را پيش از اين نمىخواندى و با دست
خود آن را نمىنوشتى و گرنه باطلانديشان به ترديد مىافتادند» و در جاى ديگرى در
زمينه نفى ارتباط آن بزرگوار با اهل كتاب آمده است: وَ
لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي
يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ
(نحل/ 103) «و مىدانيم كه آنان مىگويند: جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد (نه
چنين نيست)؛ زيرا زبان كسى كه (اين) نسبت را به او مىدهند، غير عربى است؛ ولى اين
(قرآن) به زبان عربى فصيح است.»