تخصصى در آن
زمان نبوده است كه حاوى مصطلحات خاصى باشد و هيچ موردى را در تاريخ نمىيابيم كه
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در ميان صاحبان علوم و فنونى خطابهاى سر داده
باشد. از اين رو بايد گفت كه قرآن به زبان عرف خاص نبوده است؛ به اين ترتيب، به
نظر مىرسد، ما اگر بخواهيم، درباره زبان قرآن نظريهاى واقعىتر و دقيقتر بيان
كنيم، مناسب است، بگوييم، زبان قرآن عبارت است از: زبان عرف عام با معيار گفتارى
خطابهاى عرب حجاز معاصر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم است. مراد از
چنين زبانى همان زبان رايج در محافل عمومى و رسمى عرب حجاز معاصر پيامبر اسلام صلى
الله عليه و آله و سلم نظير موسمهاى حج است كه خطابههاى خود را به آن ايراد
مىكردند.
آشكار
است كه با قيود تعريف مذكور از نظريه، موارد ذيل از تعريف خارج مىشود:
الف.
غير زبان: زبان مبتنى بر مواضعه و استعمال اهل زبان است؛ بنابراين، آنچه مربوط به
مواضعه و استعمال اهل زبان نيست، خارج از نظريه دانسته مىشود.
ب.
عرف خاص: با قيد «عرف عام» نزول قرآن به عرف خاص انكار مىشود. اين نظريه ناظر به
زبانى است كه در ميان توده عرب عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كاربرد داشته
است و از اين رو بر فرض، اگر ثابت شود، در ميان آنان گروههاى خاصى بودند كه
مصطلحات ويژهاى داشتند و عرف ويژهاى را تشكيل داده بودند، قرآن به آن عرفها
نازل نشده است.
ج.
لهجه: با قيد «زبان معيار» زبان لهجهاى و محلى از تعريف بيرون مىرود. اين نظريه،
قرآن را به زبان لهجهاى و محلى مورد استفاده در محافل غير رسمى عرب معاصر پيامبر
صلى الله عليه و آله و سلم نمىداند. ناگفته نماند كه از زبان معيار مىتوان به
«زبان مشترك» هم تعبير كرد؛ چون همه قبايل مختلف عرب در محافل عمومى و رسمى به
چنان زبانى سخن مىگفتند. پنهان نيست كه پيشتر هم علماى اسلامى، آنجا كه درباره
لهجه قرآن بحث كردهاند، اظهار داشته بودند كه قرآن فاقد لهجه است و به «زبان
مشترك» قبايل عرب نازل شده است. منتها سخن آنان در زمينه زبان مشترك، ناظر به جنبه
آوايى و گويشى زبان قرآن بود و از جنبه معنايى و دلالى آن چندان سخنى نگفته بودند.
د.
زبان معيار نوشتارى: با قيد «گفتارى» زبان نوشتارى از تعريف خارج مىشود. در اين
نظريه تأكيد بر اين است كه اگر به فرض ثابت شود كه در ميان گروه اندكى از عرب عصر
نزول، زبان نوشتارى خاصى وجود داشته است، قرآن به آن زبان نازل نشده است.
ه-.
زبان محاورهاى: با قيد «خطابهاى» زبان محاورهاى عرب عصر نزول كه در گفتوگوهاى
بين دو يا چند نفر به كار مىرفته است، از تعريف خارج مىشود. قرآن به زبان
خطابهاى خطباى عرب نازل شده است.