اساس همسانى
معنايى بر مصداقهاى خارجى موجود، اعم از افراد يا وقايع. (طباطبايى، 1394 ق، ج 3،
ص 67) مثلًا در ذيل آيه اهْدِنَا
الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ
كه در روايات به حضرت على عليه السلام تطبيق شده است، مىفرمايد:
وهذه
سليقه ائمة اهلالبيت، فانهم عليهم السلام يطبقون الآية من القرآن علي مايقبل ان ينطبق
عليه الموارد و ان كان خارجا عن مورد النزول و الاعتبار يساعده فان القرآن نزل هدي
للعالمين يهديهم الي واجب الاعتقاد و واجب الخلق و واجب العمل ...
(همان،
ج 1، ص 42)
نمونهاى
از جرى و تطبيق در تاريخ عاشورا: اينكه سيد الشهداء به هنگام ترك مدينه آيه 21
سوره قصص را تلاوت نمودند و هنگام ورود به مكه آيه 22 سوره قصص را خواندند؛ درحالى
كه اين آيات در مورد فرار موسى از مصر و ورود به مدين نازل شده است. امام با چنين
استشهادى اعلام مىنمايد كه در عصر خودش موساى زمان است و يزيد، فرعون است. البته
تعميم مورد هميشه كار آسانى نيست و بايد از راه مطالعه آيات قرآن كه بيشتر آنها
در ضمن قضاياى خارجيه بيان شده است، به روح معانى و به لوازم بعيد و معانى اشارى
قرآن برسيم و در حقيقت بتوانيم به قضاياى حقيقيه دست يابيم تا بر جرى و تطبيق
توانا باشيم، از اينرو، علامه طباطبايى مىگويند: جرى و تطبيق كارى است فراتر از
تفسير و وارد حوزه تأويل مىشود. (همان، ج 15، ص 207)
د-
شناخت اسباب نزول
يكى
از امورى كه دانستن آن به فهم آيات كمك وافرى مىكند، دانستن اسباب نزول است.
اميرالمؤمنين عليه السلام در اينباره مىفرمايند:[1]
«والله لم تنزل آيت الا و انا اعلم فيما نزلت و فيمن نزلت و اين نزلت» «سوگند به
خدا، هيچ آيهاى نازل نشد جز آنكه من مىدانم درباره چه موضوع و مسألهاى و
درباره چه كسى و در كجا و كدام نقطه نزول يافته است.» (بحرانى، 1402 ق، ج 1، ص 17)
همچنين
نقل شده است كه آن حضرت فرمود:[2] «مردم،
پرسشهاى خود را با من در ميان بگذاريد، چرا كه سوگند به خداوند هرچه از من بپرسيد
گزارش آن را بازگو مىكنم و شما را
[1] . همچنين زرقانى در مناهل العرفان ج 2، ص 483 و
سيوطى در الاتقان،( نوع 80) ج 2، ص 412 روايات متعددى قريب به همين مضمون راجع به
اميرالمؤمنين آورده است.
[2] .« سلونى فوالله لاتسألونى عن شيئ الا اخبرتكم و
سلونى عن كتاب الله فوالله ما من آية الا و انا اعلم أ بليلٍ نزلت ام بنهار ام فى
سهلٍ ام فى جبلٍ»