قرطبى با
استفاده از كلمات غزالى وجه ديگر تفسير به رأى را اين مىداند كه فرد، صرفاً به
ظاهرِ عربى قرآن در مقام تفسير بسنده كند و آياتى را كه مربوط به الفاظ مشكل قرآن
است يا مشتمل بر واژههاى مبهم و چند پهلو است يا در آن، فنون بلاغى از قبيل:
اختصار، حذف، اضمار، تقديم و تأخير به كار رفته است را بدون توجه به سماع و نقل،
تفسير نمايد. (همان، ص 67)
در
روايتى كه جابر از امام صادق عليه السلام نقل نموده است، امام مىفرمايد: اى جابر!
... يك آيه ممكن است اولش درباره چيزى و وسط آن درباره چيزى و آخرش درباره چيز
ديگرى باشد و در عين حال كلام پيوستهاى است و بر احتمالهاى بسيارى در خور حمل
است. (عياشى، ج 1، ص 11)[1] گاهى براى
اينكه مردم بدانند چگونه بايد از قرآن استفاده كرد، آنان را تشويق به پرسش از
نحوه استفاده از آيات در مسايل مىنمودند. در روايتى از امام باقر عليه السلام نقل
شده است كه فرمودند: اذا حدثتكم بشئ فاسألونى من كتاب الله (همان، ص 60) هرگاه
مطلبى براى شما بيان كردم پس بپرسيد از [كجاى] كتاب خداوند است. بر همين اساس
هنگامى كه امام باقر عليه السلام در يكى از سخنانش فرمود: پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله و سلم از قيل و قال و تباه كردن مال و فراوانى سؤال نهى فرمود، گفته
شد: اى فرزند پيامبر خدا! اين در كجاى كتاب خداست؟ فرمود: خداوند مىگويد: «در
بسيارى از نجواى ايشان خيرى نيست، مگر آنكه به صدقه دادن يا نيكى و اصلاح ميان
مردم فرمان دهند» (نساء/ 114) و مىفرمايد: «اموالى را كه خدا مآيت قوام شما قرار
داده، به دست نابخردان مسپاريد.» (نساء/ 5) همچنين مىفرمايد: «از چيزهايى مپرسيد كه
اگر آشكار شود، ناراحتتان مىكند.» (مائده/ 101) (كلينى، 1405، ج 1، ص 60) همچنين
زراره از امام صادق عليه السلام پرسيد: از كجاى قرآن به دست آورديد كه مسح (در
وضو) به بعض سر است نه تمام آن؟ در حالى كه اهل سنت تمام سر را مسح مىكشند، امام
فرمود: لمكان الباء (حر عاملى، 1383 ق، ج 1، ص 291) يعنى «باء» در آيه
وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ و نفرمودند هرچه ما مىگوييم قبول
كنيد و سؤالى از منبع آن نكنيد. در توضيح اين روايت مرحوم معرفت مىفرمايد: امام
هم مسأله را جواب دادند و هم راه فهم را به او نشان دادند. خود مسح متعدى است و
نياز به حرف تعديه «باء» ندارد. اگر خداوند مىفرمود: وَ
امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ، مثل
[1] . ياجابر! ان الآية لتنزل اولها فى شيئ و اوسطها فى
شيئ و آخرها فى شيئ و هو كلام متصل يتصرف على وجوه.