جزئيات آن-
در چگونگى طواف- بيان نشده بود و پيامبر آنها را بيان كرد. (كلينى، 1405 ق، ج 1،
ص 286) از اين رو، پيامبر خدا فرمود: آنگونه كه من نماز مىخوانم، نماز بخوانيد.
(الدار قطنى، بىتا، ج 1، ص 280) و يا فرمود: مناسكتان را از من بگيريد. (نورى،
1408 ق، ج 9، ص 420)
بنابراين
تبيين جزئيات احكام، نيازمند بيان از طريق معصومان است. در عين حال به فرموده
آنان، صحت اين كلمات نيز به موافقت آنها با كتاب و سنت است. از اين رو، وقتى راوى
از اختلاف احاديث پرسيد، امام صادق عليه السلام فرمود: «اذا ورد عليكم حديث فوجدتم
له شاهدا من كتاب الله او من قول رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و الا فالذى
جاءكم به اولى به» (كلينى، 1405 ق، ج 1، ص 68)[1]
هرگاه حديثى به شما رسيد و شاهد [صدقى] از كتاب خدا يا فرموده پيامبر بر آن
يافتيد [بپذيريد] وگرنه پس آنكس كه آن را بيان كرده سزاوارتر به آن است [كه به او
نسبت دهيد] و در روايتى ديگر امام باقر عليه السلام فرمودند: «اذا حدثتكم بشئ
فاسألونى من كتاب الله» (همان، ص 60) هرگاه مطلبى براى شما بيان كردم پس بپرسيد از
[كجاى] كتاب خداوند است.
3-
2. آموزش استفاده از قرآن و روش تفسير آن
همانطور
كه شناخت هر متنى نيازمند دانستن مسايلى است كه بدون آن نمىتوان به فهم صحيح آن
دست يافت و امروزه بحثهاى بسيارى براى فهم متون از قبيل هرمنوتيك وجود دارد و از
همين رو بزرگان دين از همان روزهاى نخست براى فهم كلمات معصومين در فقه، دانستن
اصول فقه را ضرورى مىدانستند. از اين رو طبيعى است كه براى فهم معارف بلند الهى
كه از واژگان بشرى و محسوسات استفاده شده است، نياز به مربيانى است كه راه فهم
آنان را به انسان بياموزند. بر اين اساس خداوند وظيفه تعليم كتاب را بر عهده
پيامبر قرار داد و فرمود: «ويعلمهم الكتاب»؛ و از سوى ديگر تفسير به رأى نيز ممنوع
شده است، از اين رو راغب اصفهانى براى اينكه كسى گرفتار تفسير به رأى نشود،
دانستن ده علم را براى تفسير ضرورى مىداند: 1. لغت؛ 2. اشتقاق؛ 3. نحو؛ 4.
قراءات؛ 5. سيره؛ 6. حديث؛ 7. اصول فقه؛ 8. فقه؛ 9. كلام؛ 10. موهبت. (راغب، ص 93-
97) وآيتالله معرفت پس از نقل كلام راغب مىنويسد: چه خوب و زيبا شرايط لازم براى
مفسر را بيان و حق مطلب را ادا كرده است، زيرا مفسر با داشتن اين شرايط هرگز قرآن
را به رأى خويش تفسير نخواهد كرد. (معرفت، 1385، ج 1، ص 58)
[1] . مرحوم كلينى در كافى باب« الأخذ بالسنه و شواهد
الكتاب» چندين روايت به همين مضمون نقل كرده است.