موافق با
ظاهر كلام خدا نباشد و از مفاد آيت فهم نگردد، پس چگونه تحدى نمودن به قرآن و حجت
قرار دادن آن متصور خواهد بود؟ (طباطبايى، 1394 ق، ج 3، ص 87)
بههرحال
طرفداران تفسير قرآن به قرآن از شيعه نيز به روايات تمسك كردهاند. همانطور كه در
جاى جاى تفسير گرانسنگ الميزان از روايات معصومان بهره برده است و در ذيل تفسير
آيات بحثى روايى را مطرح كرده است. همچنين مرحوم آيتالله معرفت كه خود يكى از
طرفداران تفسير قرآن به قرآن بود، در عين حال تفسيرى با تكيه بر روايات به نام
«التفسير الأثرى الجامع» از خود به جاى گذاشت. مرحوم شعرانى نيز در ضرورت توجه به
حديث مىگويد: آنچه عقل بشرى بىوحى بدان راه ندارد، مانند دقايق فقه و بعضى مسايل
اصول و معارف و توحيد و قيامت، نمىتوان به ظن و تخمين و قياس، آيات قرآن را تفسير
كرد و جز به نص صريح امام اعتماد نبايد كرد. (كاشانى، 1346، ج 1، ص 18) بههرحال
برخى آن را يگانه راه به حساب آوردهاند و برخى هم آن را حتى پس از پيدايش تفسير
اجتهادى از مهمترين اركان و بزرگترين منابع تفسير به حساب آوردهاند. (معرفت،
1383، ج 1، ص 5 و 6) بنابراين، برخى از پژوهشگران از سه حوزه خدمت حديث به قرآن
(تقرير و تأييد دستورات قرآن، بيان احكام قرآنى، بيان احكامى كه در قرآن نيامده)
(سباعى، 1405 ق، ص 381- 380) و برخى از پنج حوزه (تقرير مضمون قرآن، تفسير آنچه در
قرآن آمده، تخصيص عمومات قرآنى، بيان موارد نسخ، بيان احكامى كه در قرآن نيامده)
(سليمان اشقر، ج 1، ص 36- 34 و جوادى آملى، 1378 ش، ص 395- 389 و هاشم، احمد عمر،
بىتا، ص 30- 33) نام بردهاند. در اين بخش به برخى از كاركردهاى نقش حديث در
تفسير مىپردازيم:
3-
1. بيان آيات تشريع
قرآن
كتاب آسمانى و فراگير است و به بيان وظايف پيروان خود پرداخته است. (معرفت، 1384،
ج 1، ص 15) در چنين تشريعى به اصول كلى بسنده و به اجمال اكتفا شده است، مثلًا
قرآن در آيه 43 سوره بقره مىفرمايد: «نماز بخوانيد و زكات بدهيد». ولى جزئيات و
كيفيت آن را بيان نفرموده و آن را به پيامبر واگذار نموده است. امام صادق عليه
السلام مىفرمايد: حكم نماز بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد و در آن،
ركعات آن، سه ركعتى و چهار ركعتى بيان نشده بود و حكم پرداخت زكات نازل شد، ولى
مشخص نشد كه از هر چهل درهم بايد يك درهم زكات بدهند. تا اينكه پيامبر صلى الله
عليه و آله و سلم جزئيات آن را بيان كرد. همچنين وقتى حكم حج نازل شد،