به كفر و
ايمان مىكشاند. ولى آيتالله معرفت در نقد علامه مجلسى مىفرمايد: ولا شك انها
بظاهرها المريد تتنافى بالكتاب و السنه .... سپس آياتى را مثل «احسن التقويم» و
«الهام فجور و تقوا» ذكر كرده و مىفرمايد: اين روايات را چگونه بپذيريم؟
ج)
عرضه بر عقل:
بخارى
درروايت شماره 1339 نقل مىكند: خداوند ملك الموت را براى قبض روح حضرت موسى به
سوى او فرستاد، ولى ملك الموت با چشم نابينا به خاطر سيلى اى كه موسى به او زد
برگشت و به خداوند عرضه داشت: ارسلتنى الى عبد لايريد الموت فردّ الله عليه عينه
فقال ارسل ....
آيتالله
معرفت در ذيل اين روايت مىفرمايد:
آن
چه كه موجب فريب خوردن اين گروه در توجيه اين گونه روايات شده است، اين است كه: و
لابد لهم و هم متعبدون بما جاء فيها ان يقبلوها؛ چون اين گونه روايات در صحاح آمده
است، پس بايد به گونهاى آن را توجيه كنند، در حالى كه اين اصلًا با عقل آدم جور
درنمىآيد، چون اولا فرشته مجرد است و ديگر اينكه از دست موساى پيامبر سيلى
بخورد، يعنى چه؟ آيا حضرت موسى با اراده خداوند مخالفت مىكند؟
فرصت
كم است و به بقيه موارد نمى توان اشاره كرد. مسأله مهم اين است كه استاد در عرضه
اين روايات تعارف ندارد و حريت قلم او را صفحه به صفحه مى توان ديد. آزاد
انديشانه، منصفانه و بدون جانبدارى و تعصب و برانگيختن حساسيتهاى طرف مقابل حرفش
را با قلمى علمى و استوار بيان مىكند.