1- عرضه
روايات بر خود قرآن كه در مقدمه تفسير اثرى هم به آن اشاره شده است؛
2-
عرضه روايات بر سنت قويمه- به تعبير خود استاد- سنتى كه فريقين به آن اعتقاد دارند
و غالباً كتاب و سنت در كنار هم هستند و آنچه قرآن فرموده پيامبرنيز آن را بيان
كرده است؛
3-
عرضه روايات بر تاريخ قطعى؛
4-
عرضه روايات بر علم ثابت و مسلّم بشرى؛
5-
عرضه روايات بر بديهيات عقلى؛
6-
عدم مشابهت با كلام معصوم كه دلايلش بر مىگردد به عقل، سنت و ....
چند
نمونه از كتاب تفسير اثرى جامع و تفسير سوره بقره؛ با توجه به مبانى فوق:
الف)
عرضه بر كتاب:
در
رابطه با آيه 35 سوره بقره وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ
أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا
تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ؛ و گفتيم:
اى آدم، خود و همسرت در بهشت جاى گيريد؛ و هر چه خواهيد و هر جا كه خواهيد، از
ثمرات آن به خوشى بخوريد؛ و به اين درخت نزديك نشويد، كه در زمره ستمكاران درآييد،
«مسلم و بخارى اين روايت:
إنّا
لمرئة خلق من ضلع آدم ...؛
را
از ابوهريره نقل كرده اند»
اين
روايت بيان مىكند كه حضرت حوا از دنده حضرت آدم خلق شده است و ... اگر بخواهى اين
ضلع را راست كنى كج مىشود و مىشكند.
آيتالله
معرفت در نقد اين حديث مىفرمايد: سيأتى فى سورة النساء الكلام عن خلق حواء من ضلع
آدم كما وردت فى روايات هى اشبه بالاسرائيليّات و قد خالفت بالكتاب العزيز؛ اين
روايت هرچند در صحيحين آمده، ولى با كتاب نمىسازد.
روايات
بسيارى كه الان در مجامع حديثى مثل صحاح هست با عرضه بر كتاب روشن مىشود كه جعلى
هستند.
ب)
عرضه روايات بر سنت:
يك
دسته از اخبار در ذيل آيه 30 سوره بقره درباره انسان مؤمن وارد شده است. اين دسته
روايات به گونهاى هستند كه جبر ايمان و كفر از آن فهميده مى شود. علامه مجلسى مىگويد:
اين روايات از روايات غامضه و متشابهات است و معتقد است كه طينت، انسان را