خبر واحد،
طرح شده است. از كلمات سيد مرتضى به خوبى استفاده مىشود كه با شكلى جدلى در برابر
مخالفين از اين منظر سخن مىگويد و به خوبى روشن است كه سخن او ناظر به اخبار غير
احكام است. گويى در پاسخ به شبهات اين گروه و استفادههايى است كه آنان در باب
عقايد كردهاند. (الذريعه، ج 2، ص 528 وعلم الهدى، بى تا، ج 3، ص 309 و اجوبة
المسائل، ج، 1 ص، 24 الفصل الثانى و رسائل، ج 1، 27). حتى كسانى مانند نائينى دليل
مخالفت سيد مرتضى با خبر واحد را مخالفت وى با استنادات اهل سنت در حوزه عقايد
دانسته است.
در
برابر، كسانى در تفسير به اخبارى متفردانه در فهم قرآن استناد كرده و معانى شگفت
انگيز به قرآن نسبت داده اند؛ يا از اين طريق در جستجوى راهى براى تثبيت و توجيه
عقايد كلامى خود برآمده اند. اين نكات را نمىتوان در بستر موافقتها و مخالفتها
ناديده گرفت.
ادله
موافقان حجيت خبر واحد در تفسير
همان
طور كه در پيشينه بحث اشاره شد، مسأله حجيت خبر واحد در تفسير به صراحت و شفافيت
بيان نشده است و كارنامه پربارى ندارد و تنها اين اواخر و با صراحت از سوى معدود
كسانى بحث شده است، كه از جمله آنان، آيتالله خويى است. از آنجا كه ايشان در
استدلال خود با توجه به اشكالاتى كه در حجيت خبر واحد در عقايد شده و مى تواند اين
اشكالات متوجه اخبار در باب تفسير شود، به موضوع پرداخته وآن را به گونهاى
تقريركرده است تا به اشكالات پاسخ دهند. ايشان در تفسير البيان در باب معناى تفسير
مىگويد: «و لابّد للمفسر من أن يُتبع الظواهر التى يفهمها العربى الصحيح، او يتبع
ما حكم به العقل الفطرى الصحيح، فإنّه حجه من الداخل، او يتبع ما ثَبَتَ عن
المعصومين عليهم السلام، فإنّهم المُراجع فى الدين». (خويى، 1408، ص 397) قيد «ما
ثَبَتَ» براى بيان اين نكته است كه مبناى استناد اثبات شرعى است، هرچند كه اثبات
آن تعبدى باشد، چنانكه در همين جا به صراحت مىگويدكه ما در مباحث علم اصول ثابت
كرديم كه معناى حجيت در اماره ناظر به واقع، واقعى كه موجب علم تعبدى از سوى شارع
مى گردد: «جعلها علماً تعبدياً فى حكم الشارع»، است. به اين جهت، گذشته از عوامل
گرايش، در بررسى طرح ادّله، از سخنان ايشان در اثبات حجيت خبر واحد در تفسير آغاز
مىكنيم: