بهايى گفت:
اى دروغگو! آن حديثى كه از صحيح بخارى نقل كردى در صفحه هفتاد بود نه در صفحه
هفتاد و پنج. عبدالمطلب دوازده پسر داشت و پنج دختر و پسر كوچكش عبدالله است كه
پيغمبر پسر عبدالله است و در آن زمان چهل و سه سال داشت كه اين دعوت را انجام داد،
اين كه فرزندان عبدالمطلب به چهل نفر برسند بعيد نيست. من يادم هست يكى از شيوخ
عرب در كربلا فوت كرد و در تشييع جنازهاش چهل پسر از پسرانش شركت كرده بودند.
اشكال
دوم: منظور از «وصيى و خليفتى» اين است كه حضرت على عليه السلام امور شخصى پيامبر
را انجام دهد. پاسخ: اين است كه در روايت دارد «واسمعوا له و اطيعوا» و اطاعت از
على با امور شخصى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سازگارى ندارد، بنابراين، اين
حرف كه مراد امور شخصى پيامبر است، سخن غيرمستدل و غيرمستند است.
حديث
منزلت
سال
نهم در ماه رجب، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به سوى تبوك عازم جنگ با روميان
شد؛ چون روميان به شهرهاى نزديك دمشق تجاوز كرده بودند كه تهديدى براى اسلام به
شمار مىرفت. از اين رو پيامبر بزرگترين تجهيزات جنگى را با سى هزار سرباز آماده
نمود. جنگى خطرناك بود، چون روم بر امپراطورى فارس غلبه پيدا كرده بود كه آيه 2 و
3 سوره روم بيانگر آن است. وقتى كه فارس بر روم غلبه پيدا كرد، پنج، شش سال قبل از
هجرت بود و در سال 620 ميلادى، حدود يازده سال از بعثت پيامبر گذشته بود كه تازه
روميان بر فارس پيروز شدند و در چنين موقعيتى لشكر روم به مرزهاى اسلام حمله كرد.
در اين جنگ مهم، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم حضرت على عليه السلام را كه
شخصى رزمآور بود، در مدينه جاى خود گذاشت، حضرت على عليه السلام نگران شد و عرض
كرد، يا رسول الله مرا با خود نمىبرى؟ پيامبر فرمود: «أَما ترضى يا على ان تكون
منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى.» (قمى، 1338 ه-، ص 91) اين روايت
از چند طريق رسيده است و در روايتى از جابر بن عبدالله عبارتى اضافه دارد كه «و لو
كان لكنت» يعنى اگر قرار بود پيامبرى بعد از من باشد تو هستى. پيامبر براى اينكه
على عليه السلام را قانع كند تا در مدينه بماند، اين جمله را فرمود. همه از جمله
حاكم نيشابورى، تاريخ بغداد و ديگران نوشتهاند كه حضرت فرمود:
«فان
المدينه لا تصلح الا بى او بك»
يعنى
مركز بايد حفظ شود كه يا خودم بايد بمانم يا شما و حضرت قانع شد. معناى حديث اين
مىشود: در زمانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم براى خودش احساس خطر
مىكند، بايد على عليه السلام مركز را حفظ كند. چون اگر