responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 126

يعنى مجتهدى بود كه مقلد داشته است. در قرائت امام و صاحب نظر است مثل قراء سبعه، در ادبيات فوق‌العاده است. وقتى وارد مسائل لغوى مى‌شود، غوغا مى‌كند. مازندران و گيلان و طبرستان و خوزستان خطه‌اى است كه جز شيعه اثناعشرى در خودش راه نداده است و اين زمين فقط شيعه‌پرور است؛ بنابراين، وى داراى اصالت خانوادگى شيعى است. ايشان در بغداد بود و گاهى براى ديدن بستگان به آمل مى‌رفت. در بازگشت از يكى از سفرها به او شك كردند كه نكند در نزد فاميل‌هايش عقيده اش عوض شده است؛ بنابراين، در مسجد بزرگ بغداد از او در رابطه با مسأله (خلق قرآن) سؤال كردند و ايشان گفت: قرآن كلام خالق است و تا چنين جواب داد، گفتند: او شيعه است و به او سنگ پرتاب كردند تا مجبور شد از مسجد به خانه‌اش فرار كند و به در خانه‌اش آن‌قدر سنگ زدند كه درب خانه او زير سنگ‌ها رفت. ايشان فردى است كه در پاسخ علماى محدث كه گفته بودند: حديث غدير سند ندارد، كتابى در مورد سند حديث غدير نوشت و آن را از نود و پنج طريق ثابت كرد. اين فرد در نگارش تاريخ آزاد بود، ولى در نگارش تفسير آزاد نبود. ايشان در تفسيرش نوشته است: «كذا وكذا» و در تاريخ خود كذا و كذا را مشخص كرده است. ولى من معتقدم كه اين كذا و كذا در تفسير، خواننده را تحريك مى‌كند و خواننده به بهترين جايى كه مراجعه مى‌كند، همان تاريخش است و اين كارش در تفسير زيركى است! آيا كسانى كه در مصر راضى شدند. هيكل در چاپ دوم كتابش عبارت اول را بردارد و به جاى آن كذا و كذا بگذارد، فكر نمى‌كنند كه هر دانشجويى كه كتاب را بخواند، كذا و كذا را دنبال مى‌كند كه مرادش چه بوده است؟

ابن تيميه بر حديث انذار چند اشكال وارد كرده است: اشكال اول: اين‌كه در آن زمان اولاد عبدالمطلب به چهل نفر نرسيده بودند. در پاسخ آن مى‌تون گفت: در فقه اگر يك روايت متواتر و صحيح‌السند، چند فقره داشته باشد و يك فقره حديث مشكل داشته باشد، همه حديث را رها نمى‌كنند و مى‌گويند: ممكن است، اشتباه از راوى باشد. اين روش فقهى، سنى و شيعه است. ممكن است راوى چند حكم را در چند جلسه از امام شنيده باشد و همه را در يك حديث روايت كرده باشد. حالا اين فرد اشكال كرده است كه عبدالمطلب چهل فرزند نداشته است، اين شبيه اين است‌كه شيخ بهايى در مسجد اموى شام با يكى از معارضين احتجاج كرد و به حديثى در صحيح بخارى استناد كرد و وى را محكوم نمود، فردا ديد يكى دارد فرياد مى‌زند كه كجاست آن كه با شيخ ما بحث كرده است؟ بيا كه جوابت آماده است و به شيخ‌

اسم الکتاب : معرفت قرآنى المؤلف : معرفت، شيخ محمد هادى    الجزء : 1  صفحة : 126
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست