در
سه مورد نسبت به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مسأله سهو را مطرح
كردهاند؛ يكى در عدد ركعات نماز كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در نماز سر
دو ركعت سلام دادند، يكى از مامومين گفت: أقصَّرت الصلاةَ ام سَهَوتَ؟ آيا نماز را
شكسته خواندى يا سهوى كردى؟ حضرت فرمودند: هيچ كدام. همه گفتند كه اشتباه و سهو
كردى، حضرت بلند شد و دو ركعت ديگر خواند. در بعضى از روايات آمده است كه در ركعت
سوم سلام داد و بعدا متوجه شد و يك ركعت ديگر خواند. در نقل ديگرى، حضرت سلام نماز
را داد و از مسجد بيرون رفت و داخل حياط خانهاش كه در حياط مسجد بود شد؛ آمدند و
گفتند: يا رسول الله اشتباه كردى؟ فرمود: نه وقتى كه اصرار كردند، برگشت و در
محراب ايستاد و دو ركعت ديگر خواند.
مسأله
سهو النبى را بسيارى از جمله صحيح بخارى، صحيح مسلم و حتى در من لايحضره الفقيه و
تهذيب ذكر كردهاند و راوى آن ابوهريره است. ما مىخواهيم بدانيم، آيا چنين فردى
در تاريخ داريم؟ سنىها در جواب ماندهاند و گفتهاند نداريم.
مرحوم
صدوق مىگويد: اين ذواليدين، همان ذوالشمالين است؛ ولى گويا مرحوم صدوق توجه به
اين نكته نداشتهاند كه ذوالشمالين در جنگ بدر شهيد شد و جناب ابوهريره بعد از جنگ
خيبر مسلمان شد كه فاصله زمانى بين اسلام ابوهريره و شهادت ذوالشمالين پنج سال
است. آنوقت جا دارد كه مرحوم مفيد به مرحوم صدوق جواب بدهد و به او بگويد: شما
چگونه يك روايتى كه نمىدانى از كجا نقل شده و از چه كسى است را نقل مىكنى؟ چون
مرحوم صدوق مىگويد: من از خدا خواستهام كه به من توفيق بدهد كه يك كتاب در اثبات
سهو النبى بنويسم، چون كسانى كه قائل به سهو النبى نيستند، از غلو كنندگان (غلات)
هستند. از اين رو علماى بعد مىگويند: خدا را شكر مىكنيم كه خداوند اين توفيق را
به تو نداد كه چنين كتابى بنويسى.
مرحوم
شيخ در تهذيب اين روايت را مىآورد و مىگويد: ما سهو النبى را قبول نداريم. بعد
به صدوق مىگويد: چطور پيامبر سهو مىكند، با اينكه علماى ما در علم كلام اثبات
كردهاند كه لايجوز السهو على النبى. بنابراين، اگر پيامبر انسانى باشد كه سر ركعت
سوم نماز سلام دهد و بيرون رود و دوباره برگردد و يك ركعت ديگر بخواند، ديگر
نمىتواند در جامعه موفق باشد؛ چون پيامبر از ماوراء غيب با مردم سخن مىگويد و
اداء رسالت مىكند، يك