اسم الکتاب : قصه در قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 200
نگاهى
گذرا به زندگى بنى اسرائيل در مصر
در
عصر باستان، 26 سلسله از فرعونها در مصر حكومت كردند كه برخى از آنان معاصر
پيامبران الهى بودند. استاد احمد يوسف احمد در كتاب خود «فرعون موسى»- كه درباره
داستان ولادت و رسالت او و خروج از مصر نوشته- آورده است:
يوسف
صديق در دوره خانواده شانزدهم، در زمان يكى از فرمانروايان، آن كه اياپى اول
خوانده مىشد، وارد مصر شد. لوحى باستانى در يكى از مقبرهها كشف شد كه در آن نام
«فوتى فارع» آمده است. او همان كسى است كه تورات وى را با نام «فوطيفار؛ عزيز مصر»
ياد كرده است. از برخى آثار به جاى مانده از خانواده هفدهم به دست آمده است كه پيش
از اين خانواده، در مصر خشكسالى رخ داده است. اين همان ساليان قحطى است كه در قرآن
و تورات از آن ياد شده است.
بنابراين
ورود يوسف به مصر را مىتوان نزديك به سال 1600 پيش از ميلاد، در روزگار اياپىِ
اول تخمين زد. ممكن است بنى اسرائيل حدود 27 سال پس از آن وارد مصر شده باشند. اين
همان مدتى است كه يوسف در خانه عزيز مصر اقامت داشت؛ به انضمام سالهايى كه در
زندان سپرى كرد و ساليان فراوانى و نعمت و مقدارى از زمان قحطى تا هنگامى كه يوسف،
اهل وخانواده برادران خود را به مصر طلبيد.[1]
اگر
زندگى فرعونهاى حكمران مصر را، از اين خانواده تا خانواده نوزدهم، مطالعه كنيم،
يادى از بنى اسرائيل و ستمهايى كه بر آنان رفته است، نمىبينيم، اما تورات ياد
كرده است كه فرعونِ مصر- كه بر بنى اسرائيل ستم روا داشت- آنان را در ساخت دو شهر
رعمسيس و فيتوم به كار گمارد.