responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    الجزء : 1  صفحة : 422

(نحوه استفاده از آب) وادى مهزور و مذينيب چنين حكم فرمود كه آب را نگه مى‌دارند تا به اندازه برآمدگى پشت پاها برسد، آنگاه جلوى آن را باز مى‌كنند تا به زمينها و باغ‌هاى پايين‌تر برود.

- حيان بن بشر از يحيى بن آدم، از ابو معاويه، از محمد بن اسحاق، از ابو مالك بن ثعلبة بن ابى مالك، از پدرش حديث كرد ما را كه: پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله درباره تقسيم (آب وادى) مهزور و وادى بنى قريظه چنين داورى كرد كه:

آب تا پاشنه پا بالا بيايد و سپس رها شود تا به اراضى و باغات پايين‌تر برود.

- يحيى از حفص، از جعفر، از پدرش براى ما حديث كرد كه:

پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله درباره سيل مهزور حكم كرد كه براى صاحبان نخلستان‌ها تا پاشنه پا و براى صاحبان مزارع تا بند كفش است و سپس آب را رها كنند تا كسانى كه پايين‌تر از آنان هستند استفاده كنند.

- ابو عاصم، از محمد بن عماره، از ابو بكر بن محمد براى ما روايت كرد كه:

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله درباره سيل مهزور چنين حكم و داورى كرد كه زمينها و باغهاى بالاتر آب را نگه مى‌دارند تا به اندازه برآمدگى پشت پاها و جدر[1] برسد سپس رها شود تا پايين‌ترها از آن استفاده كنند. از اين آب براى آبيارى باغها استفاده مى‌شد.

(1)

واسط القصب:

دهكده‌اى است در عراق.

پيش از آن كه حجّاج شهر واسط را بسازد، اين دهكده وجود داشت.

(2)

واقم:

دژى بوده از دژهاى مدينه. حرّه واقم:

همان حرّه يا سنگلاخ شرقى مدينه است كه وقتى به فرودگاه مى‌رويد، پس از قطع خيابان ابو ذر، در سمت راست شما قرار مى‌گيرد.

(3)

وبره:

(به فتح اول و سكون دوم)، حرّه وبره همان حرّه غربى مدينه، يا بخشى از آن است. اين حرّه يا سنگلاخ مشرف بر وادى عقيق مى‌باشد.

(4)

وبره:

دهى است در كوه آره واقع در سرزمين اسلم. در حديث اهبان اسلمى از

______________________________
(1). جدر؛ به قولى به معناى بيخ يا پاى درخت است و به قولى ديواره‌هايى است كه دور درختان خرما درست مى‌كرده‌اند تا آب در آن جمع شود و گروهى ديگر مى‌گويند:

به معناى «پل» مى‌باشد. (وفاء الوفا، ج 3، ص 1079، محيى الدين).


[1] . جدر؛ به قولى به معناى بيخ يا پاى درخت است و به قولى ديواره‌هايى است كه دور درختان خرما درست مى‌كرده‌اند تا آب در آن جمع شود و گروهى ديگر مى‌گويند:

به معناى« پل» مى‌باشد.( وفاء الوفا، ج 3، ص 1079، محيى الدين).

اسم الکتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) المؤلف : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    الجزء : 1  صفحة : 422
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست