اسم الکتاب : تحريف ناپذيرى قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 9
پيدايى
بيشترى در قرآن منعكس مىشد؛ بهعنوان مثال، مىبايست نام حضرت امير عليه السّلام
يا ساير ائمه عليهم السّلام به صراحت بازگو مىشد تا شبههاى براى كسى باقى نماند.
اينان
چون در مراجعه به قرآن انتظارشان برآورده نشده و احساس كردهاند مسأله امامت با
صبغه كمى در قرآن منعكس شده است، ناخواسته به وقوع كاستى در قرآن گرايش پيدا نمودهاند.
در حالىكه به عكس پندار ايشان، قرآن كريم در طرح مسأله امامت با تبيين كبرى و
صغراى آن، چيزى را فروگزار نكرده است. آياتى نظير «إِنَّ
اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»[1]
درباره طالوت و «اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ»[2]
درباره حضرت يوسف عليه السّلام و «إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ
الْقَوِيُّ الْأَمِينُ»[3]
درباره حضرت موسى عليه السّلام و آيه «أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى
الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما
لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»[4] با
تأكيد بر ضرورت برخوردارى زمامدار و پيشوا از لياقتها و شايستگىهاى برتر كه در
سه محور: علم، تعهد و توانمندى، خلاصه مىشود، ملاكهاى گزينش رهبر را- به صورت
كبراى قياس- بيان كرده است.
چنانكه
با آياتى نظير «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[5] و
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ
تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»[6] كه
به گواهى تاريخ و صدها دانشور منصف مسلمان درباره ابلاغ امامت حضرت امير عليه
السّلام است، با تأكيد بر صغراى قياس، بر شايستگى منحصر به فرد حضرت امير عليه
السّلام براى احراز مقام امامت تأكيد كرده است. با اين حال بايد دانست كه قرآن با
توجه به اصل تمحيص و ارائه برهان تا حدّ بازيافت بيماردلان از پاكدلان، از صراحت
بيشتر اجتناب مىنمايد؛ اين امر غير از دهها آيهاى است كه به اذعان همه دانشوران
مسلمان در شأن و تمجيد حضرت امير عليه السّلام فرود آمده است.