اسم الکتاب : تحريف ناپذيرى قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 124
عقبنشينى
يا در لفافه سخن گفتن
قبلا
ديديم كه چگونه محدث نورى از ديدگاه خود درباره تحريف قرآن موجود دست برداشت. او
مدعى شد در كتاب فصل الخطاب تمام تلاش خود را به كار بسته است تا اثبات كند قرآنى
كه فعلا در دسترس مسلمانان است از هنگام نخستين تا به امروز، دچار تحريف نشده است؛
هرچند بخشى از قرآنى كه بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نازل شد، در اثر غفلت
گردآورندگان دچار حذف و تغيير شده است.
اين
مطلبى است كه او در رد كتاب كشف الارتياب كه به نقض شبهات فصل الخطاب پرداخته است،
بيان كرده و در ضمن الرسالة الجوابيه آورده است و به همين مناسبت اين كتاب را متمم
و مكمل فصل الخطاب دانست و اعلام كرد هركس بدون مراجعه به آن، به فصل الخطاب اكتفا
كند از او راضى نيست.
محدث
نورى با اين ترفند كوشش كرد تا چهره حقيقت را بر كسانى كه بر ضد او اعتراض كرده و
عليه او قيام كردهاند دگرگون سازد؛ ولى تلاش او بيهوده است؛ زيرا مىگويد: «من در
اين كتاب كوشيدم تا اثبات كنم قرآن تحريف نشده است، لذا بهتر آن بود كه آنرا فصل
الخطاب فى عدم تحريف الكتاب مىگفتند».
چقدر
مسامحهكارى درباره قرآن، كتاب بلند مرتبه الهى، زشت و نارواست. كاش او به جاى
آنكه چنين كژمدارانه لفافهگويى كند، آشكارا به اشتباه خود اعتراف مىكرد و از
خداى خود مغفرت مىطلبيد.
او
كتاب خود را با اباطيلى درباره تحريف مشحون كرد و قرآن را با كتب عهدين- در اين
جهت كه هردو به دست نااهلان افتاده و العياذ باللّه بازيچه دست آنان شده است- قياس
مىنمايد؛[1] آنگاه
مدعى مىشود كه: «مىخواستم در اين كتاب اثبات كنم قرآن دچار تحريف، به تغيير و
تبديل- آنگونه كه در كتب عهدين رخ داده- نشده است».[2]
اين جز دوگانهگويى آشكار و پيچاندن تعبير چيز ديگرى نيست.
[1] . رجوع شود به دليل اول از دوازده دليلى كه او بر
تحريف اقامه نموده است. مىگويد:« يهود و نصارى پس از پيامبران خود، به تحريف كتب
آسمانى خود دست زدند؛ پس اين امت نيز مىبايست پس از وفات پيامبر صلّى اللّه عليه
و آله قرآن را تحريف مىنمود». فصل الخطاب، 35.
[2] . اين مطلب در گفتگوى او با شاگرد خود آقابزرگ تهرانى
آمده است ر. ك: الذريعه، ج 16، ص 232.
اسم الکتاب : تحريف ناپذيرى قرآن المؤلف : معرفت، محمد هادى الجزء : 1 صفحة : 124