اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 254
[254] اسحاق بن عمّار از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند
كه فرمود: آنچه را دوست داريد نخواهيد ديد مگر وقتى كه بنو فلان در ميان خود
اختلاف يابند، و چون اختلاف يابند مردم به آز افتند و تفرقه ايجاد مىشود و آن
هنگام است كه سفيانى خروج مىكند.
حديث صيحه يا آواز آسمانى
[255] اسماعيل بن صباح
مىگويد: از پيرى شنيدم كه اين حديث را از سيف بن عميره نقل مىكرد كه گفت: من نزد
ابو الدوانيق [منصور دوانيقى] بودم و از او شنيدم كه بىمقدمه به من گفت: اى سيف
بن عميره! ناگزير يك منادى [آسمانى] با نام مردى از فرزندان ابو طالب ندا كند. به
او گفتم: كسى يافت مىشود كه اين حديث را باز گويد؟ گفت: قسم به آنكه جانم در يد
قدرت اوست كه به گوش خود از او [امام باقر عليه السّلام] شنيدم كه مىفرمود:
ناگزير بايد يك منادى
[آسمانى] با نام مردى ندا كند.
عرض كردم: يا امير
المؤمنين! براستى كه من حديث را تاكنون نشنيدهام، گفت: اى سيف! وقتى اين ندا بلند
شود ما نخستين كسى باشيم كه آن را بپذيريم، زيرا آن مردى كه به نام او ندا مىشود
يكى از عموزادگان ماست. عرض كردم: از كدام عموزادههاى شما؟
گفت: از فرزندان حضرت
فاطمه عليها السّلام، سپس گفت: اى سيف! اگر من اين حديث را از ابا جعفر محمد بن
على عليه السّلام [حضرت باقر عليه السّلام] نشنيده بودم و به جاى او تمام مردم
زمين آن را براى من باز مىگفتند من نمىپذيرفتم، ولى او محمد بن على عليه السّلام
است.
خبر دادن امام باقر
عليه السّلام از خلافت بنى عباس
[256] ابو بصير مىگويد:
در خدمت امام باقر عليه السّلام در مسجد [مدينه] نشسته بودم كه داود بن على [عموى
منصور دوانيقى] و سليمان بن خالد و عبد اللَّه بن محمد [منصور دوانيقى] وارد
مسجد شدند و در گوشهاى از مسجد نشستند. فردى به آنها گفت: اين محمد بن على عليه السّلام
است كه اينجا نشسته. در اين هنگام داود بن على و سليمان بن خالد
اسم الکتاب : ترجمه روضة کافي شيخ کليني المؤلف : آژير، حميد رضا الجزء : 1 صفحة : 254